در منطقه آشوبزدهای که ما در آن زندگی میکنیم هیچ چیز به اندازه پدیدههایی که در آن نشان از وحدت و همدلی ایرانیان را در خود داشته باشد، خوشحال کننده و امیدوارکننده نیست. پدیدهای مانند انتخابات اخیر که پشت سر گذاشتیم و مردم ایران با میزان مشارکت و نوع رایی که به صندوقها انداختند، همدلی و علاقه خود به کشورشان را نشان دادند. تا جایی که حتی از نظر شعور بالای کنشگری سیاسی، توسط بسیاری از ناظران سیاسی با مردم فرانسه مقایسه شدند و یک پله بالاتر از مردم آمریکا نیز قرار گرفتند!
اما در این نوشتار به موضوعی خواهیم پرداخت که به نظر نگارنده، از انتخابات اخیر چه بسا مهمتر بود. و این موضوع چیزی نیست جز سخنان وحدتآفرین و غرور انگیز «مولوی عبدالحمید» امام جمعه اهل سنت سیستان و بلوچستان. وی ابتدا در پیام تبریکی که به حسن روحانی به مناسبت پیروزی در انتخابات صادر کرد به مسالهای بسیار مهم اشاره کرد که بسیار جای تقدیر و تشکر دارد. ایشان در این پیام به صراحت بیان داشته است: «ملت ایران که متشکل از اقوام و مذاهب گوناگون است، در حقیقت یک ملت است و دو ملت نیست.» این جمله ایشان زمانی اهمیت بیشتری مییابد که به این امر اشاره شود که شوربختانه در سالهای اخیر شاهد بودهایم برخی از کنشگران قومی و مذهبی در ایران، آگاهانه یا ناآگاهانه، از اقوام و مذاهب ایرانی، تحت عنوان «ملت» یاد کردهاند.
اطلاق «ملت» به اقوام و مذاهب ایرانی شاید در ظاهر امر، مساله سادهای باشد اما در درونِ خود آسیبهایی دارد که حتی آینده ایران را میتواند با مخاطره جدی روبرو سازد. یک وقت است عدهای از سر ناآگاهی از این واژه استفاده میکنند که وظیفه کارشناسان، نخبگان و رسانههای دلسوز کشور است که در این زمینه آگاهسازی کنند. اما زمانی است که این کار توسط عدهای آگاهانه صورت میگیرد که پدیدهای خطرناک است و باید در جهت پاسخگویی به آن برآمد. چرا که در مرزهای سرزمینی ایران، اطلاق «ملت» به هر چه غیر از «ایران» سبب پدیدهای به نام ملتسازی در درون کشور میشود که این امر در نهایت سبب شکاف در سطح دولت-ملت ایران میشود. دولت-ملتی (Nation-State) که وجودش زیربنای توسعه هر کشوری است و ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. همانطور که «مولوی عبدالحمید» نیز در پیام بالا بدان اشاره کرده، ایران یک ملت است که از اقوام و مذاهب گوناگون تشکیل شده است. این تنوع اقوام و مذاهب در ایران، خود مُقَوّم «ملت ایران» است و در مقابل نیز «یک ملت بودن ایران» هیچگونه منافاتی با گوناگونی اقوام و مذاهب مختلف در ایران ندارد.
اما مهمتر از این پیام «مولوی عبدالحمید» عزیز، -که در سطور بالا آورده شد- سخنانی بود که وی در همایش تجلیل از فعالان ستاد انتخاباتی حسن روحانی اظهار کرد. ایشان ضمن اینکه در این همایش چندین بار بر گزاره «ملت ایران» تاکید کرد، خواستهای را از رئیس جمهور روحانی مطرح کرد که بسیار شایسته تقدیر و احترام است: «خواسته خواهران و برادران اهل سنت از رئیسجمهور این است که ایران و وطن مطرح باشد و قوم و مذهب مطرح نباشد. دین بین ما و خداست و یک مسأله شخصی است. بهکارگیری شایستگان اهل سنت که به ایران فکر میکنند، ایران را در معادلات بینالمللی بالا میبرد و عزت ایران را بیشتر میکند.» اهمیت این جملات «مولوی عبدالحمید» وقتی بیشتر میشود که بدانیم وی یک شخصیت مذهبی به شمار میرود و معمولاً شخصیتهای مذهبی در بیان این جملات کمی دست به عصا حرکت میکنند که مبادا موجب سوء تعبیر و سوء تفاهم شود. اما ایشان بر پایه حدیث شریف «حب الوطن من الایمان» به صراحت بیان کرد که وطن و ایران مطرح باشد نه قومیت و مذهب. میتوان گفت ایشان در بیان این جمله، به عمد نهایت صراحت را به کار گرفت تا امکان هر گونه تعبیر فرقهگرایانه از گفتههای ایشان سلب شود.
چندی پیش در یادداشتی که محوریت آن سیستان و بلوچستان بود، نوشتم: «همواره به مردم سیستانوبلوچستان علاقهی خاصی داشتهام. مدتی پیش در همایشی با تعدادی از اهالی این خطه -که اغلب اهل تسنن بودند- آشنا شدم، از محرومیتهایی گفتند که برایم بسیار قابل تامل بود. اما آنچه قابل تاملتر بود -برای چون منی که شاید یک دهم محرومیتهای آنها را هم تاکنون تجربه نکردهام- عشق و علاقهی عجیب آنها به کشور، ملت و مردم ایران بود. این میزان از ایراندوستی آنها را که دیدم بدون تعارف به این فکر کردم که برای چون منی که دو دقیقه برق قطع میشود، هر چه فریاد دارم بر سر ایران میزنم، اگر تنها با نیمی از محرومیتهای آنها مواجه بودم، تاکنون چند بار از ایران مهاجرت کرده بودم! اما آنها عاشقانه ایران را دوست دارند و محرومیتهایشان باعث کاهش علق و علاقهشان به ایران نمیشود.»
حالا این سخنان به غایت ایراندوستانه و وحدتآفرین «مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی» تاییدی آشکار و مبرهن است بر آنچه که چندی پیش نوشتم. به راستی جا دارد رئیس جمهور محترم، سایر نهادهای حکومتی، مردم و تشکلهای مردمی هر یک به نحوی از رویکرد ایشان تقدیر و تشکر کنند. این سخنان را مقایسه کنید با سخنان رهبران و فعالان قومی و مذهبی کشورهای منطقه که اغلب به واگرایی در ملت و مردمشان دامن میزنند. اما خوشبختانه در یکی از حساسترین نقاط ایران -که دشمنان این مرز و بوم همواره چشم طمع بدان دوختهاند که صدای اختلاف و واگرایی از آنجا بشنوند- وحدتآفرینانهترین و ایراندوستانهترین سخنان ممکن از آنجا شنیده میشود. در جایی که «مولوی عبدالحمید» تاکید کرد: «برادران اهل سنت شما به عزت اسلام و ایران فکر میکنند. ما به سربلندی و عزت و امنیت ایران فکر میکنیم. برادران و خواهران اهل سنت شما در این انتخابات وفای خود را به ایران اسلامی و حمایتشان را از اعتلای ایران به نمایش گذاشتند و مطمئن باشید که اهل سنت عضوی از این پیکره بزرگ ملت ایران است و برای دفاع از تمامیت ارضی و سربلندی ایران هر کاری از دستش برآید انجام میدهد.»
همه آنچه که در این نوشتار بدان پرداخته شد، بر وظیفه مردم، نهادها و مسئولین -به ویژه شخص رئیس جمهور محترم حسن روحانی- نسبت به توجه هر چه بیشتر به مناطق محروم کشور خاصه استان سیستان و بلوچستان میافزاید. محرومیتی که در استان سیستان و بلوچستان عزیز به چشم میخورد هرگز شایسته هموطنان نجیبمان در این دیار نیست. امیدواریم و از صمیم قلب آرزو میکنیم که برخی کجسلیقگیهای نابجا که سبب محرومیت مردمان عزیز این استان و خواهران و برادران اهل سنتمان در جایجای میهن عزیزمان میشود، هر چه سریعتر مرتفع شود و به زودی شاهد رفع کامل محرومیت از این مناطق دوستداشتنی ایران عزیز شویم.
سخنان مولویِ سیستان و بلوچستان را چندین و چند بار بخوانیم تا فراموش نکنیم: برای همه و همه، از مسئولین گرفته تا مردم، «ایران و وطن» فراتر از «قومیت و مذهب» مطرح باشد تا ایرانی هر چه آبادتر و سرافرازتر داشته باشیم. به امید آن روز…