در اوایل آبانماه 1395 بود که عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، فراکسیونی به نام «فراکسیون مناطق ترک نشین» تشکیل دادند. البته جلسات اولیه این فراکسیون با عنوان فراکسیون نمایندگان ترکزبان در بهار 1395 تشکیل شده بود.
ریشه تاریخی فراکسیون را باید در تزهای «برندا شافر» از نظریه پردازان اسرائیلی پانترکیسم که در خدمت نهادهای رسمی جمهوری باکو است، جستجو کرد. وی در کتاب خود پیشنهاد داده بود که نمایندگان آذری در مجلس شورای اسلامی یک لابی قوی برای پیشبرد مطالبات ناحیه گرایانه ایجاد کنند.
حمایت کشورهای متخاصم از فراکسیون ترکزبان
خبر تاسیس چنین فراکسیونی واکنش های مختلفی را برانگیخت. رسانه های ترکیه و باکو به شدت از آن حمایت کردند. بی بی سی فارسی آن را نشانه شکست جمهوری اسلامی و گفتمان ولایت فقیه دانست و یک کارشناس ضد ایرانی در جمهوری باکو به رسانه ها گفت؛ که نمایندگان مجلس ایران،علیرغم هشدار چندباره رهبری جمهوری اسلامی ایران [در مورد فعال نکردن گسلهای قومی] دست به چنین اقدامی زدند. در مقابل در ایران به ویژه در بین آذربایجانیها،واکنش های منفی زیادی به تاسیس چنین فراکسیونی شکل گرفت.
نگاه کارشناسی به مساله
هنرمندان، روزنامه نگاران و کارشناسان متعددی از ظهور دومینو وار فراکسیون های قومیتی اظهار نگرانی کرده و آن را مخالف منافع و مصالح ملی دانستند. تعدادی از نمایندگان مجلس نیز در صحن علنی با این موضوع مخالفت کردند.
در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، پژوهشکده وزارت کشور و چندین نهاد تصمیمساز دیگر نشستهای تخصصی در این باره برگزار شد تا صاحبنظران و کارشناسان مسائل قومی به تحلیل مساله پرداخته و نسبت به تصمیمگیری در این زمینه کمک کنند.
جمعی از پژوهشگران و استادان رشته تاریخ با نوشتن نامه به رئیس مجلس شورای اسلامی از این اقدام انتقاد کرده و خواستار مقابله با آن شدند. از نظر مقررات داخلی مجلس، شناسایی یا مخالفت با چنین فراکسیونی در صلاحیت هیات رئیسه بود. در 21 آذر 1395 بهروز نعمتی سخنگوی هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی که نام خود وی نیز در این فراکسیون آمده بودند اظهار داشت که مجلس شورای اسلامی با تاسیس فراکسیون قومیتی مخالف است.
برخورد نرم پارلمانی
بر اساس گزارش ایلنا، وی به رسانهها گفته بود: « موضوع تشکیل فراکسیون قومی در مجلس جمع خواهد شد و چنین اتفاقی نخواهد افتاد».
نعمتی در گفتگو با سایت افکارنیوز موضوع تشکیل این فراکسیون را «اشتباه» خوانده بود. بهروز نعمتی اضافه کرده بود: «نمایندگان باید ملی فکر بکنند و به فکر منافع ملی و مملکت باشند».
روز انتشار این خبر نیز با توجه به تلاقی آن با 21 آذر معنادار به نظر می رسید.
همچنین منصور حقیقت پور نماینده پیشین اردبیل در مجلس و مشاور امنیت ملی رئیس مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با رسانه به انتقاد از این فراکسیون پرداخته بود و گفته بود که این فراکسیون دوام نخواهد داشت و برخی نهادها با آن مخالفت کرده اند.
فراکسیونی بر ضد امنیت ملی
علی یونسی ، شخصی که در کابینه حسن روحانی مسئولیت مستقیمی در رابطه با اقوام و مذاهب دارد، نیز جزو نخستین کسانی بود که با فراکسیون مزبور مخالفت کرد. علی لاریجانی در همان دوره طی مصاحبه با رسانه ها بدون اشاره به موضوع این فراکسیون اظهار داشت که مجلس شورای اسلامی تنها دو فراکسیون سیاسی دارد، اشاره وی به فراکسیون امید و پیروان ولایت بود.
پرونده فراکسیون مناطقترکنشین و فراکسیون های قومیتی مجلس ، به صورت نرم و آهسته آهسته بسته شد. فراکسیونی که با سروصدای زیاد آمد اما جلسات آن به چند بار نرسید به طوری که هیچگاه از یک نهاد در شرف تاسیس به یک شخصیت حقوقی تبدیل نشد.
از دی ماه همان سال زمزمه هایی در راهروهای مجلس مبنی بر مخالفت نهادهای امنیتی با تاسیس چنین فراکسیونی شنیده میشد. به مروز مشخص گردید که نهادهای بالادستی و حاکمیتی نیز به مساله ورود کرده اند و طی ابلاغیه های به رئیس جمهوری شورای اسلامی، تاسیس این فراکسیون و اصولا هر نوع فراکسیون قومی را مغایر با «امنیت ملی» دانسته اند.
به این ترتیب مشخص شد که نهادها و دستگاه تصمیم گیری نظام با تاسیس فراکسیون قومی مخالف بوده و فراکسیون مناطق به اصطلاح ترکنشین را به منزله یک تهدید علیه امنیت ملی تلقی میکنند.
پروژه نفوذ اسرائیلی چطور در ذهن نمایندگان کاشته شد
ایده تاسیس یک نهاد موازی در مجلس شورای اسلامی که پیگیر مسائل واگرایانه و قومی باشد، مشخصا یک پروزه اسرائیلی برای فشار به جمهوری اسلامی از طریق مکانیسم های داخلی بود. یعنی چیزی که آنها استفاده از کارت اقلیت های قومی علیه ایران می نامند. طیفی از تحلیلگران امنیتی اسرائیل که پیشینه حضور در ایران را در نظام گذشته داشته اند معتقدند که برای به چالش کشیدن جمهوری اسلامی نیازی به حمله نظامی نیست «زیرا اقدامات نظامی، رژیم ایران را تقویت و مردم را متحد می کند». آنها بر این باورند که «بجای اقدام نظامی، باید برای عملیات روانی علیه ایران ، به آذریها متکی بود» و از طریق سرپلهایی در باکو این مساله را مدیریت کرد.
ایده تاسیس فراکسیون قومی از طریق عده ای از فعالان سیاسی قومیتگرا که پس از روی کار آمدن روحانی در 1392 به دلیل فضای باز سیاسی، میدان و آزادی عمل بسیار بیشتری پیدا کرده اند، به نمایندگان مجلس منتقل شد. یکی از این فعالان پیش از این از طرف دادگاه به اقدام علیه امنیت ملی محکوم و از لباس روحانیت خلع شده بود و یکبار دیگر در دیماه 95 به همین اتهام بازداشت شد. یکی دیگر از نمایندگان آذری تهران در لیست امید، از طریق برادرزاده پانترکیست خود در ترکیه تغذیه فکری میشود و از طریق همو، یکی از کنشگران قومی را به عنوان مشاور خود انتخاب کرده است.
یک فعال قومی دیگر به واسطه دوستی با فرزند یکی از نمایندگان در تهران، به نماینده مزبور نزدیک شده و ایده هایی را به او منتقل کرده است.
به این ترتیب با دو یا چند حلقه واسطه، دسیسه های اختلاف افکن قومی از اسرائیل و ایستگاه باکو به ایران صادر شده است. بدیهی است افراد نفوذی در داخل نقش مهمی در انتقال این ایده ها داشته اند.
برخورد امنیتی با فراکسیون
شایعات قوی و شنیدههای معتبری مبنی بر «احضار و توجیه» برخی از نمایندگان مجلس و اعضای شاخص فراکسیون مزبور از سوی برخی نهادهای امنیتی وجود دارد. گفته میشود که همین امر به پایان فعالیت فراکسیون های قومی شده است.
یک فعال تجزیه طلب در دیماه 95 از سوی یک نهاد امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شد. وی به عنوان یک عامل «نفوذی» و در کسوت روحانیت با برخی از نمایندگان مجلس ارتباط گرفته و «ایده» تاسیس فراکسیون قومیتی را در ذهن آنها کاشته بود. تصایری متعددی از وی با برخی از نمایندگان تبریز و ارومیه منتشر شده است فرد مزبور در خرداد 96 از زندان آزاد شد و به گفته خود او مهم ترین اتهام و مورد بازجویی در دوران بازداشت موقت، در خصوص موضوع فراکسیون قومی بود. به این ترتیب مشخص شد که نهادهای امنیتی نظام با تشکل فراکسیون های قومی مخالف اند و آن ها را یک تهدید نرم و بالقوه میدانند.
فراکسیون قومی: پروژه نفوذ از سوی اسرائیل برای شکاف قومی
بر اساس شواهد موجود ایده تشکیل فراکسیون از سوی برندا شیفر ( استاد اسرائیلی دانشگاه حیفا،تحلیلگر آمون یا اطلاعات ارتش اسرائیل و مشاور شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان) ساخته و پرداخته شد و از سوی یکی از عوامل نفوذی در داخل در ذهن نمایندگان کاشته شده بود. فرد مزبور از سوی وزارت اطلاعات دستگیر و بنا بر اظهارات خود او در فضای تلگرامی، توسط این نهاد پیرامون تاسیس فراکسیون مورد بازجویی قرار گرفته است.
برندا شیفر تحلیلگر اطلاعات ارتش اسراییل که بعدها به عنوان مشاور امنیتی از شرکت نفتی سوکار (شرکت نفت جمهوری باکو) مبالغی را دریافت کرد، به عنوان تئوریسین اصلی پان ترکیسم در 15 سال گذشته عمل کرده است.
کتابهای نوشته توسط وی به سرعت توسط عوامل بیگانه به زبان فارسی ترجمه شده به رایگان در مناطق شمالغرب توزیع می شدند. مشخص نیست که هزینه ترجمه کتابهای وی را حجم شان بالغ بر چند صد صفحه می شد را چه کسی تقبل کرده و چه کسانی هزینه چاپ و توزیع رایگان آن را بر عهده گرفته اند. اما با توجه به ارتباطات شیفر با شرکت نفت باکو، ممکن است این نهاد به عنوان اسپانسر اشاعه تفکر منحط پان ترکیسم در ایران عمل کرده باشد.
برندا شیفر که در مقدمه کتاب خود از راهنمایی سران ضد ایرانی باکو برای نوشتن تز دکتری خود تشکر کرده بود، نقشه راه کلان حرکت قومی پان ترکی در ایران را معین کرده است. فرضیه وجود 35 میلیون ترک در ایران، ارائه روایت قومگرایانه از جنبش شیخ محمد خیابانی، اتحاد نمایندگان آذری بر علیه دولت مرکزی و… همگی از القائات و برساخته های او است.
وب سایت آذریها به اطلاعاتی دست یافته است که نشان میدهد، برندا شیفر حواشی و جزئیات فراکسیون مناطق ترکنشین را در سال 1395 از نزدیک دنبال میکرده و مقالات انگلیسی منتشر شده در این خصوص را به دقت مورد واکاوی قرار میداده است. وی معتقد است که نطفه فراکسیون در اواسط دهه 1990 ریخته شده است.
فراکسیونی فاقد علت وجودی
فراکسیون مناطق ترکزبان ایران، یک ائتلاف سیاسی از سوی نمایندگان فرصت طلب مجلس شورای اسلامی برای پیشبرد مقاصد سیاسی از طریق «تحمیق و تحمیر» مردم در حوزه های انتخاباتی بود. نمایندگان عضو این فراکسیون با اصرار و فشار قاضیپور و پزشکیان وارد آن شدند و با اختلاف بین این دو نماینده، موتور فراکسیون نیز تضعیف شد. البته برخی از نمایندگان جدید با گرایشهای واگرایانه مانند بیمقدار نیز با «نگاه آرمانی» طرفدار تاسیس فراکسیون بودند.
تشکیل فراکسیون مزبور یک اقدام کاملا نمایشی تلقی میشود و رسانه ای شدن آن نیز نمایشی تر از تاسیس آن بود. زهرا ساعی که به عنوان سخنگوی این فراکسیون که فقط یک بار خود را درگیر بحث این موضوع کرد، در گفتگو با خبرنگارها اعلام کرده بود که اعضای این فراکسیون 100 نماینده است. در حالی که خود بهتر می دانست که بیش از 65 نماینده در آن حضور ندارد و هیچ لیستی صد نفره ای نیز اعضای آن منتشر نشد.
از طرف دیگر، اصولا در ایران و آذربایجان گروه جمعیتی به نام «ترک» وجود ندارد که نمایندگانی در مجلس و به طریق اولی فراکسیونی داشته باشند. این فراکسیون هیچ جنبش یا هیجان در میان مردم آذری ایجاد نکرد اما به همین میزان بدخواهان ایران در ترکیه و باکو را خوشحال کرد.
خاورمیانه بزرگ
در یک چشم انداز کلی، ایالات متحده دو استراتژی عمده در خاورمیانه و شمال افریقا را دنبال میکند: امنیت اسرائیل و امنیت خطوط انتقال انرژی. بر اساس طرح «خاورمیانه بزرگ» که پس از شکست اسرائیل در جنگ 33 با حزب الله لبنان مطرج گردید تمام کشورهای منطقه باید به مناطق کوچک تر تجزیه شوند زیرا دولت های بزرگ و وسیع برای امنیت اسرائیل تهدیدی بالقوه محسوب میشوند. این شکستن کشورها باید تا جایی پیش برود که در منطقه خاورمیانه تنها اسرائیل به عنوان یک کشور قدرتمند موضوعیت داشته باشد.