صد و اندی سال از انقلاب مشروطه میگذرد. درباره مشروطه و وقایع منتهی به نخستین انقلاب ایران در دوره مدرن بسیار گفته و نوشتهاند. از روزهای نخست واقعه تا همین امروز تاریخنگاری مشروطه همچنان ادامه دارد: از مورخان نخستین که با نگاهی از سر شگفتی و تحسین به مجاهدان و مبارزان مشروطه میپرداختند تا گرایش غالب بعدی که دیدگاه انتقادی به مشروطه و مشروطهخواهان داشت و بعدها نیز تاریخنگاران اجتماعی که با رویکرد «تاریخ از پایین» میکوشند انقلاب مشروطه را در زمینه و زمانه خود بسنجند و بسترهای مادی و نقش مردم را در تحولات جامعه عصر مشروطه نشان دهند. بیتردید فهرستکردن عناوین نوشتههایی که مستقیم یا غیرمستقیم به جنبش مشروطهخواهی و ریشههای شکلگیری آن در تاریخ معاصر پرداختهاند و نوشتن توضیح مختصری بر این نوشتهها که بالغ بر هزار جلد کتاب و تعداد بیشتری مقاله، سخنرانی، پایاننامه و دیگر آثار تحقیقی است، خود در قالب کتابی حجیم میگنجد که برخی محققان پیشتر انجام دادهاند. ازاینرو، در اینجا به بهانه سالگرد مشروطه، به تسامح تاریخنگاران مشروطه در سه نسل مرور میشوند: نسلی که شاهدان واقعه بودند، نسل دوم بعد از مشروطه آمدند و تاریخنگاری را جای وقایعنگاری گذاشتند. آنها به لحاظ زمانی نزدیک به واقعه بودند و با روششناسی علمی کار تاریخنگاری را پیش بردند. نسل سوم را نیز در ادامه نسل دوم، و فقط به لحاظ زمانی، به صورت کلی میتوان تاریخنگاران اجتماعی نامید. در ادامه گزارش مختصری ارائه میشود از برخی مورخان هر نسل.
1- نسل اول: شاهدان واقعه
محمد ناظمالاسلام کرمانی: از جمله اولین و مهمترین تاریخنگاران انقلاب مشروطه همزمان با وقوع آن ناظمالاسلام کرمانی است. کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» او روایتی است دستاول از حوادث مشروطه اول و دوم. «تاریخ بیداری ایرانیان» کتابی مبتنی بر خاطرهنگاری است از رویدادهای مختلف پیش از مشروطه تا بعد از فتح تهران و آغاز مشروطه دوم. ناظمالاسلام کرمانی، راوی خاطرات، خود یکی از انقلابیون تند و تیز و عضو انجمنی مخفی بود که حدود دو سال قبل از انقلاب مشروطه ایجاد شد و در حکم کمیته انقلاب بود و با دیگر انجمنها و فعالان انقلاب و روحانیون ارتباط گستردهای داشت. شرح جزییات و بحث و جدلهای انقلابیون، تلگرافها، اعلانها و مکاتبات مبادلهشده بین سران نهضت مخالفان و موافقان در تهران در کتاب آمده است. او در روایت خود از وقایع آن دوره نگاهی هم به دیگر شهرهای درگیر در انقلاب دارد. او چند ماه بعد از فتح تهران و آغاز مشروطه دوم، اقدام به انتشار یادداشتهای شخصی خود کرد و ابتدای هر هفته قسمتی از یادداشتها را به صورت پاورقی در روزنامه کوکب که خود منتشر میکرد به چاپ رساند. این کتاب یادداشتهای اوست در شش جلد که در دو مجلد تنظیم شده. «تاریخ بیداری ایرانیان» را در دهه 1370 علیاکبر سعیدی سیرجانی تصحیح و به همت نشر نیلوفر منتشر کرد. ناظمالاسلام در مقدمه کتاب خود به احوال گروهی از بزرگان و مشروطهخواهانی چون شیخ احمد روحی و میرزا آقاخان کرمانی و نیز شرح حوادث مهمی چون واقعه رژی، نامههای میرزای شیرازی و ناصرالدینشاه درباره این واقعه و تلگرافهای مبادلهشده و سپس حالات میرزا رضا کرمانی و صورت بازجویی او میپردازد. با وجود انتقاداتی که به دقت علمی کتاب و برخی رویدادنگاریها به کتاب وارد شده که البته مختص شتاب رویدادها در زمان انقلاب است، این کتاب به یکی از مهمترین مراجع در زمینه تاریخنگاری مشروطه برای کتابهای بعدی بدل شد.
یحیی دولتآبادی: از مهمترین رجال سیاسی عصر مشروطه و دوران پس از آن تا اوایل حکومت رضاشاه یحیی دولتآبادی است که منصبهای سیاسی مختلفی ازجمله چندبار نمایندگی مجلس شورای ملی را در مقاطع متعدد تجربه کرد. او که در بیشتر محافل سیاسی روشنفکری نقش داشته خاطرات خود را در کتابی به نام «حیات یحیی» منتشر کرده که در کنار «تاریخ بیداری ایرانیان» در زمره اسناد مهم در انقلاب مشروطه است. دولتآبادی حوادث تاریخی ایران را از اواسط حکومت ناصرالدینشاه تا کودتای ۱۲۹۹ رضاخان و تسخیر قدرت از سوی او بیپرده روایت و تحلیل کرده است. این کتاب به مدت ۲۵ سال در فهرست کتب ممنوعالانتشار قرار گرفت. مجلد اول قسمتی مشتمل بر گزارش از ایام جوانی و دوران تحصیلی نویسنده و بقیه آن تاریخ تاسیس و ایجاد فرهنگ نوین ایران است. جلد دوم و سوم حوادث مربوط به مشروطه و فعالیتهای خود نویسنده را در برمیگیرد و جلد چهارم به مهاجرت ملیون در اوایل جنگ جهانی اول تا انقراض سلطنت قاجاریه و دوران پادشاهی رضاخان اختصاص دارد.
محمدباقر ویجویه: ازجمله تاریخنگارانی که وقایع دوران مشروطه را از تبریز، مهد مشروطهخواهی، گزارش کرده محمدباقر ویجویه است. «تاریخ انقلاب آذربایجان و بلوای تبریز» او شرح محاصره دهماهه تبریز (در سال ۱۲۸۸ شمسی) و مبارزات ستارخان و باقرخان با نیروهای استبداد است. کتاب با نقاشیهایی از صحنههای درگیری یا محلات مختلف شهر آراسته شده که توضیحاتی دارند، اما فاقد نام نقاشاند. همچنین حاوی مطالب مهمی است از جمله شورش تهران در جمادیالاخر ۱۳۲۴، عزیمت علما به قم و تحصن مردم در خانه وزیرمختار انگلیس، صدور فرمان مشروطه، درگذشت مظفرالدین شاه و به سلطنت رسیدن محمدعلی شاه، به توپ بستن مجلس و مسجد سپهسالار و شروع جنگ از ۲۳ جمادی الاولی ۱۳۲۶ در تهران و تبریز، فعالیتهای باقرخان در خیابان و ستارخان در امیرخیز، یادداشتهای روزانه از وقایع تبریز که بیشترین صفحات را دربردارد، پیروزی مشروطهخواهان در شانزده رمضان، و شرح برقراری آرامش نسبی و اصلاحات مشروطهخواهان در تبریز و مرند و دیلمقان و خوی.
مهدی ملکزاده: یکی دیگر از تاریخنگارانی که چند سال پس از مشروطه اقدام به نوشتن تاریخ مشروطه کرد مهدی ملکزاده اسـت. مـلــکزاده فـــــرزنــد ملکالمتکلمین از بزرگترین مشروطهخواهان بود و به همین دلیل از نزدیک در جریان بسیاری از وقایع قرار داشت. او در مشروطه دوم نیز از هواداران حزب دموکرات بود و با بزرگان این حزب نشست و برخاست داشت. کتاب هفتجلدی ملکزاده که «تاریخ انقلاب مشروطه» نام دارد هرچند چندان مورد توجه نبوده لیکن همچنان یکی از منابع مهم تحقیقاتی درباره انقلاب مشروطه به شمار میرود. ملکزاده برخلاف اکثر مورخان در جلد اول کتابش به بیان حوادثی پرداخته که یک قرن قبل از مشروطیت اتفاق افتاده و هر یک عامل مهمی در پیدایش آن نهضت ملی بوده است. نکته قابل توجه در مورد ملکزاده این است که اگرچه شخصا در انقلاب مشروطه سهم بسزایی داشته و یکی از عوامل مهم آن نهضت ملی بوده، اسمی از خود نبرده و چنین وانمود کرده که تماشاچی انقلاب بوده است. بااینحال، ملکزاده را باید با اندکی تسامح در نسل اول قرار داد.
کریم طاهرزاده بهزاد: طاهرزاده بهزاد در سال ۱۲۶۷ شمسی در تبریز متولد شد. در سن ۱۹ سالگی به مشروطهخواهان پیوست و سپس به فرقه اجتماعیون عامیون پیوست و عضو فداییان تبریز شد. او عهدهدار سرپرستی مدافعان سنگر محله چرنداب تبریز بود و پس از تسلیم کلیه محلات شهر به گروه محله امیرخیز به رهبری ستارخان پیوست. پس از کشتهشدن شمار زیادی از مشروطهخواهان او به ناچار ایران را ترک کرد و به استانبول رفت و در رشته معماری تحصیل کرد. بعدها به برلین رفت و با افرادی همچون جمالزاده، رضا تربیت، تقیزاده و نیز کاظمزاده ایرانشهر در انتشار مجله «کاوه» همکاری کرد. کتاب او که درباره وقایع تبریز نوشته شده «قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران» نام دارد. این کتاب از این جهت اهمیت دارد که طاهرزاده خود عضو تشکیلات مجاهدین و از اعضای نهضت مقاومت تبریز بوده و خاصه روایت او از محاصره ده ماهه تبریز روایتی دست اول و همراه با جزئیات بسیار است. طاهرزاده نیز همچون ملکزاده به تسامح از نسل اول به حساب میآید.
2- نسل دوم: تاریخنگاران علمی
احمد کسروی: دو کتاب «تاریخ انقلاب مشروطه ایران» و «تاریخ هجده ساله آذربایجان» تأثیر بسیاری بر تاریخنگاری مشروطه گذاشتند. کسروی سی سال پس از پایان مشروطه تصمیم گرفت تاریخ مشروطه را بنویسد و برای نوشتن این کتاب به پژوهشی گسترده دست زد و بیشتر منابعی را که در آن زمان در دسترس بود بررسی کرد. «تاریخ انقلاب مشروطه ایران» مدتها معتبرترین سند انقلاب مشروطه بود. کسروی وقتی مجله پیمان را منتشر میکرد، انتشار وقایع مشروطیت آذربایجان را در هر شماره پیگرفت. کتاب در سال ۱۳۱۹ خورشیدی به چاپ رسید. بعدها انتشارات امیرکبیر آن را در دو مجلد منتشر کرد. یکی به نام «تاریخ هجده ساله آذربایجان» و دیگری «تاریخ انقلاب مشروطه ایران». کتاب را ایوان سیگل نیز به انگلیسی ترجمه کرد. کسروی به خوبی با روششناسی تاریخنگاری مدرن و علمی آشنا بود اما به علت عدم دسترسی به اسناد دولتی و همچنین پراکندگی منابع و خاطرات شخصی مشروطه اشتباهاتی هم در روایت او به چشم میخورد. در «تاریخ هجدهساله آذربایجان» با محور قراردادن وقایع این منطقه، سیر تاریخی هجده ساله مشروطه را دنبال کرده و با همان شیوه نگارش علاوه بر روایت مستندات تاریخی پس از فتح تهران در جایجای کتاب به داوری رجال مشروطیت نیز پرداخته و نظراتش را به صراحت بیان کرده است. علاوه بر ارزشهای تاریخی، کتاب تاریخ مشروطه معرف سبکی از نویسندگی است که کسروی در تاریخنگاری و نثر معاصر فارسی بنیاد گذاشت. او از پیشگامان واژهسازی علمی در زبان فارسی بود و میکوشید برای اصطلاحات جدید یا نوکردن اصطلاحات قدیمی واژههای تازهای بسازد یا بیابد که اغلب ریشه در ادبیات گذشته ایران داشته یا براساس قواعد زبان فارسی ساخته شدهاند. بسیاری از تاریخنگاران بعد دنبالهروی این نوع نثر جدید او بودند. اگرچه کتاب کسروی گاه لحن گزندهای دارد، تاریخ انفعال، یأس و تسلیم نیست و ترسیمگر چهره قهرمانان، روشنفکران آزادیخواه تهران و اصفهان و مجاهدان از جان گذشته آذربایجان است.
فریدون آدمیت: آدمیت را «پدر تاریخنگاری نوین ایران» خواندهاند. او طی نزدیک به سه دهه کار پژوهشی توانست برخی از مهمترین رخدادها و جریانهای عصر مشروطه را در تقریبا 25 کتاب تالیف کند و از این بابت سهمی جدی در هدفمند ساختن و نیز جهت دادن به تاریخنگاری علمی ایفا کرد. آدمیت یکی از فعالترین مورخان تحلیلی مشروطه است، مورخی که منظم و مدون درباره انقلاب مشروطه نوشته است.
او را پایهگذار مکتب «تاریخنگاری» در برابر «وقایعنگاری» مشروطه میدانند. آدمیت بعد از کسروی از اولین تاریخنگارانی بود که به صورت مدون و با روششناسی علمی کار تاریخ نگاری در ایران را پیش برد و از اینرو، بسیاری کارهای او را سرآغاز تحلیل اندیشه سیاسی در ایران جدید میدانند. حکومت قانون و حکومت مردم بر مردم در تاریخنگاری آدمیت نقش پررنگی داشت و از اینرو، انقلاب مشروطه را مظهر حکومت مردم بر مردم در تاریخ جدید ایران میدانند. بسیاری از مورخان برجسته ایران بر این باورند که آدمیت فلسفه حکومت مردم بر مردم را از طریق تاریخنگاری انقلاب مشروطه نوشته است. روش او در تاریخنگاری به گفته خودش، تاریخنگاری تحلیلی- انتقادی بود. صراحت کلام در قضاوت درباره وقایع و شخصیتهای تاریخی و تاثیر عقلانیت و عقل روشنگری در تحلیلهایش و همچنین دقت او در شناخت، نقد و تأیید عناصر روشنفکری اصیل، تاریخنگاری به شیوه آدمیت را از تاریخنگاریهای رایج جدا میکند. از جمله آثار آدمیت درباره تاریخ مشروطه میتوان به «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت ایران»، «مقالات تاریخی»، «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران»، «آشفتگی در فکر تاریخی»، «افکار سیاسی و اجتماعی اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار»، «اندیشه ترقی و حکومت قانون» و «انحطاط تاریخنگاری در ایران» اشاره کرد.
3- نسل سوم: تاریخنگاران اجتماعی
خسرو شاکری: شاکری از مورخان و محققان در حوزه مشروطه و در زمینه گروهها و اندیشه چپ بود. آثار شاکری از این حیث اهمیت دارد که در قیاس با حجم نوشتههای تاریخی که از دیدگاه لیبرالی و اسلامی به مشروطه پرداختهاند، تعداد آثار متعلق به تاریخنگاری اجتماعی و سوسیالیستی چندان زیاد نیست. مهمترین کتاب او در زمنیه مشروطه کتاب «پیشینههای اقتصادی- اجتماعی جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی» است که با پرداختن به تاریخ مردمی به سیر تاثیرگذاری نیروی کار و طبقات محروم در انقلاب مشروطه و تاثیر این حرکت بر دیگر جنبشهای مردمی منطقه میپردازد. همچنین شاکری در فصلهایی جداگانه به بررسی تاریخ شکلگیری گروههای سوسیال دموکرات فرقه اجتماعیون عامیون- مجاهد، گروههای سوسیال دموکرات ارمنی و حزب دموکرات ایران و به مطالباتی میپردازد که جناح چپ مشروطهخواهان به جنبش تحمیل کردند. شاکری در جایجای کتاب با ارائه اسناد جدید روایتی را که تاکنون تاریخنگاری استالینیستی با نگاهی غیرتاریخی و مطابق با منافع حزب روایت کرده بود، نقد میکند و انتقادات تندی به تاریخنگاری استالینیستی و جعل تاریخ در دستگاه ایدئولوژیک شوروی وارد میکند و بر ریشههای پوپولیسم در چپ سنتی ایران نیز دست میگذارد.
در این راه از اسناد مهمی استفاده میکند همچون اسناد محرمانه آرشیو شوروی که در سالهای گلاسنوست و فضای باز سیاسی در اواخر عمر اتحاد جماهیر شوروی به دست آمد، اسناد آرشیوهای ایرانی، آذری، ارمنی، گرجی، روسی، انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و آمریکایی. شاکری تحقیقات دامنهداری درباره تاریخ ورود اندیشههای سوسیالدموکراسی به ایران و تاثیر آن در عصر مشروطه انجام داده است. نتایج این تحقیقات علاوه بر این کتاب، در کتاب «میلاد زخم: جنبش جنگل و جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران»، «نقش ارامنه در سوسیال دموکراسی ایران» و «تقی ارانی در آینه تاریخ» ادامه مییابد.
ماشاءالله آجودانی: ماشاءالله آجودانی از محققان تاریخ معاصر ایران است. کتاب «مشروطه ایرانی» او یکی از آثار مهم انتقادی درباره تاریخ مشروطه است. تخصص و تحصیلات آجودانی در حوزه زبانشناسی این امکان را به او میدهد تا با بررسی تغییراتی که رخداد مشروطه در زبان و گفتار ایران ایجاد کرد مهمترین دستاورد مشروطه را این گسست زبانی بداند. از نظر آجودانی مشروطه فراتر از یک رویداد سیاسی صرف بود و تاریخنگاری مشروطه باید به همه جنبههای این رخداد از زندگی ایرانیان توجه کنند. او سعی در نقد تاریخنگاری تاکنون مرسوم مشروطه دارد و برخلاف سایر صاحبنظرانی که درباره تاریخ و فلسفه مشروطه بحث کردهاند، مفهوم انقلاب مشروطه را زیر سوال میبرد. به همین دلیل هم لقب ایرانی را برای مشروطه انتخاب میکند تا این مقطع را از تمام نسخ انقلابی در عصر خود متمایز کند. به اعتقاد آجودانی، قبل از اینکه روحانیون مشروطهخواه مشروطه را مشروعه کنند، خود روشنفکران مشروطهخواه همچون ملکمخان این بیان شرعی را به وجود آوردند. در نظر او، مشروطهخواهان ایرانی درک درستی از مفاهیم سیاست مدرن نداشتند. او همین مسأله را دلیل شکست این جنبش میداند. به اعتقاد آجودانی، علتهای اصلی شکست نهضت مشروطه را نه در توطئه بیگانگان، سودجویی فرصتطلبان، عناد روشنفکران عرفی و خودباخته با روحانیان بلکه باید در حوزه اندیشه ایرانی و معضلات آن جست. در نظر او، خواست عدالت به ثمر ننشست و حکومت مشروطه به وجود نیامد به چند دلیل: از جمله اینکه در ایران طبقات به معنای واقعی شکل نگرفتهاند. جامعه پیشامدرن و سنتی است و دوران گذار را طی نکرده، پس هنوز طبقه شکل نگرفته و به همین دلیل روشنفکر هم نمیتواند نقش خود را ایفا کند، بهویژه در فقدان طبقه متوسط نمیتوان در انتظار حامیان یک جنبش بود. بااینحال، در نظر برخی از تاریخنگاران اگرچه این کتاب تاحدودی توانسته فردای انقلاب مشروطه را روایت کند اما نتوانسته تمام حوادث تاریخی این دوران را با نظریه تاریخی خود اثبات کند.
ژانت آفاری: آفاری از مهمترین محققان و تاریخنگاران اجتماعی ایران است. کتابهای او در حوزه تاریخ اجتماعی ایران خاصه در سالهای انقلاب مشروطه، با نقد و بررسی بسیاری مواجه شده است. کتابهای آفاری به زبان انگلیسی منتشر و برخی به فارسی ترجمه شدهاند. او کتابی مهم در حوزه تاریخنگاری مشروطه دارد به نام «انقلاب مشروطه ایران» که در آن با استفاده از منابع بسیاری از جمله روزنامههای دوره مشروطه، بحثهای مجلس، گزارشهای دیپلماتهای بریتانیا، و نوشتههای حامیان خارجی انقلاب، نشان میدهد در نهضت مشروطه ایران فرهنگها و ایدئولوژیهای مختلفی وجود داشته و علما، سوسیالدموکراتها، آزاداندیشان، زنان، تجار، واعظان، پیشهوران، کارگران و دهقانان و اقوام مختلف هر کدام اثر خود را در نهضت و جهتگیری مشروطه گذاشتهاند. آفاری در روایت خود به حمایت روشنفکران ضدامپریالیست و گروههای چپگرا و آزادیخواه بریتانیا، فرانسه، روسیه و ترکیه از انقلاب مشروطه نیز میپردازد. کتاب آفاری از تقریبا دو دهه پیش تاکنون با ترجمه رضا رضایی و از سوی نشر بیستون بارها تجدید چاپ شده است.