دانشسرای مقدماتی را در تهران گذراند. پس از این به تحصیل در دانشسرای عالی و دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران پرداخت. او در دوران تحصیل شاگرد بزرگانی چون بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرای بهار، احمد بهمنیار، عبدالعظیم قریب و ابراهیم پورداود بوده است. ریاحی در سال ۱۳۲۷لیسانس زبان و ادبیات فارسی را به پایان برد. ریاحی با راهنمایی بدیعالزمان فروزانفز دکترای زبان و ادبیات فارسی را اخذ کرد و رسالهی دکترای او تحقیق و تصحیح «مرصادالعباد نجمالدین رازی» بود.
محمدعلی اسلامی ندوشن، منتقد، مترجم و پژوهشگر ایرانی در مورد صلاحیت علمی محمدامین ریاحی چنین میگوید: «محمدامین ریاحی یکی از آخرین کسان از نسل ادبای معتبر بود که طی شصت سال در صحنهی فرهنگ ایران حضور داشت و هر چه نوشت دقیق و قابل اعتماد بود.» ( روزنامهی اطلاعات، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸) محمدامین ریاحی در دوران زندگی خود سمتهایی نیز داشت که میتوان به عضویت هئیت مولفان لغتنامهی دهخدا، مدیر ملی وزارت فرهنگ سابق، رایزنی فرهنگی ایران در کشور ترکیه، استادی دانشگاه آنکارا، دبیر کلی هئیت امنای کتابخانههای عمومی کشور، استادی دانشگاه تهران، نیابت ریاست فرهنگستان ادب و هنر ایران، ریاست دانشکدهی هنرهای دراماتیک، ریاست بنیاد شاهنامه فردوسی (به مدت دو سال بعد از مجتبی مینوی) اشاره کرد.
ریاحی برای مدت کوتاهی وزیر آموزش و پرورش نیز بود. همچنین این پژوهشگر سردبیری هفتهنامهی مهرگان و آموزش و پرورش و سیمرغ را نیز برای مدتی عهدهدار بوده است. یکی از تحقیقاتی که امین ریاحی را بیشتر از سایر تحقیقاتش به دوستداران ادبیات فارسی شناسانده است تحقیقش دربارهی مزار شمس تبریزی در خوی بوده است که با اسناد و مدارک دقیق در کتاب تاریخ خوی آورده است که زادگاه شمس در خوی بوده است. با خواندن مقدمهی این کتاب که «تاریخ خوی» نام دارد میتوان به برشی از زندگی محمدامین ریاحی و همچنین علاقهی او به ادبیات و فرهنگ ایران پی بُرد.
او در بخشی از این مقدمه چنین میآورد: «این کتاب هم، مثل نویسندهاش و مثل خود شهر خوی، سرگذشت پر ماجرا و پر فراز و نشیبی داشته است.» ریاحی پس از این به اشغال ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ توسط سپاهیان روس و انگلیس اشاره میکند و اینکه چگونه ایران دچار تیرهروزی شد. «در آن روز من دانشآموز کمسن و سالی بودم که نیمهی اول دبیرستان را تازه تمام کرده بودم. مدارس در هم ریخت، و من در آن سال مجبور به ترک تحصیل شدم. برای سرگرمی و تسلی خود کار جمعآوری اطلاعاتی را دربارهی گذشتهی شهر خود آغاز کردم. از سال بعد که برای ادامهی تحصیل به تهران آمدم، با دسترسی به کتابخانهی پایتخت به تکمیل یادداشتها پرداختم، کاری که درست پنجاه سال وقت گرفت.» (ص ۱۵) ریاحی میگوید که نخستین مشوق او مادرش بوده است که فرشتهی مهر و شفقت و فضیلت و بزرگواری و فداکاری بود و هر چه دارد از مادرش دارد. ریاحی میگوید که پدرش نیز اهل تاریخ و ادب بود و با حافظهی نیرومندش دیدهها و شنیدههای عمر ۷۷ سالهاش را بیان میکرد. ریاحی تحقیقات خود را بسیار مدیون ِ عباس زریاب خویی میداند: «من در همهی سالهای عمر، از محضر فیضبخش دانشمند بزرگ عباس زریاب خویی..که بیمبالغه نامدارترین عالم برخاسته از این شهر در تمام ادوار است برخورداریها یافتهام.»
در سال ۱۳۸۷ در همایشی با عنوان شمس و مولانا که در شهرستان خوی برگزار شد از محمدامین ریاحی قدردانی شد. محمدامین ریاحی از سال ۱۳۲۷ که آغاز کار او در فرهنگ بود دبیر و رئیس دبیرستانهایی در شهرهای مختلف ایران از جمله قم، گرگان، قزوین و تهران بوده است. همچنین در سال ۱۳۳۰ ریاحی ریاست دانشسرای شهر گرگان را عهدهدار بوده است. ریاحی تا سال ۱۳۵۷ استاد دانشگاه تهران بود. ریاحی عضو هیئت مولفان لغتنامهی دهخدا نیز بوده است. ریاحی از ابتدای سال ۱۳۴۰مدیر کلی وزارت فرهنگ را عهدهدار شد و با تجربهای که در تدریس در دبیرستانهای کشور اندوخته بود توانست طرح سازماندهی و یکنواختسازی کتابهای درسی دبیرستانی را به اجرا درآورد و در نهایت در سال ۱۳۴۲ با تاسیس سازمان کتابهای درسی که وابسته به وزارت فرهنگ بود توانست موجبات ارتقای کیفیت آموزش دبیرستانی را فراهم سازد.
از مشهورترین تحقیقات محمدامین ریاحی میتوان به «سرچشمههای فردوسیشناسی» اشاره کرد که با عنوان فرعی مجموعهی نوشتههای کهن دربارهی فردوسی و شاهنامه و نقد آنها منتشر شد. این کتاب مجموعهای است که در آن گفتهها و نوشتههای دربارهی فردوسی را از نوشتههای مورخان و تذکرهنویسان و مقدمههای کهن دستنویسهای شاهنامه،ا گردآورده است. این کتاب توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سال ۱۳۸۸ منتشر شده است. «گلگشت در شعر و اندیشهی حافظ»، «تاریخ خوی»، «زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی» از جمله نوشتههای محمدامین ریاحی هستند. از محمدامین ریاحی پژوهشهای ارزشمندی به چاپ رسیده است. محمدامین ریاحی در ۲۵ ازدیبهشت ۱۳۸۸ در سن ۸۶ سالگی در تهران درگذشت.
* نشسته ردیف نخست از راست: دکتر رضا شعبانی، دکتر اسماعیل دولتشاهی، دکتر محمد امین ریاحی، دکتر عباس زریاب خویی
*ردیف دوم نشسته از راست: دکتر حسینعلی ممتحن، دکتر احسان اشراقی، دکتر احمد ساعی (علوم سیاسی)، دکتر علی اصغر مصدق رشتی
، استاد ایرج افشار، دکتر اللهیار خلعتبری.
* ایستاده از راست: دکتر علی بیگدلی، دکتر صوتی، دکتر محمدتقی امامی خویی، دکتر احمد نقیب زاده (علوم سیاسی)
منبع متن: خوی نیوز