استراتژی در عالم مسائل فرقهای برای حل مشکلاتی که در منطقه هست، آنهم با عبارات سرشار از حماسه، تهدیدهای سرپوشیده و مذهبگرایی که در شعار ” قدرت نرم” غرق شدهاند…
آماده شدن برای پرچمداری جبههی هدفمند سعودی و مصر خودش خودش را شکست داده است، چیزی را که دیروز گفته امروز فراموش میکند. خوب، برخی فکر میکنند برنامه ریزیهای بینالمللی و روابط بینالمللیِ ربطی به مسائل مملکتی ندارد، بلکه اجرای یک نمایش برای ملت ترکیه هست، همین قدر میتوان انتظار داشت. کسانی که نمیتوانند از زبان دیپلماسی استفاده کنند فقط میتوانند به کارهای قلدر مابانه توجه نمایند.
***
متاسفانه هیئت سیاسی که بر ترکیه حاکم هستند، موقعیت کشور را در دنیا به این روز رساندند. در دو سال اخیر که روح فرقهای سنی از موضعی غیر منطقی در حال رشد است بعد از اینکه آهسته آهسته به جوش آمد چیزی در روابط با ایران پیچیده شده است.
در جاهایی که ” خانه دوم” ما خوانده میشد در حال حاضر در وضعیتی هستیم که نمیتوانیم میهمان هم شویم. عربها یی که به جان همدیگر افتاده اند، ممکن است که یکباره با هم توافق کنند، اما به تاریخ قرن بیستم نگاهی کنید، چهها میبینید. انها در این جغرافیا به صورت طبیعی یکی ترکیه، یکی ایران و یکی هم اسرائیل را از خودشان نمیشمارند.
بفرمایید، حقیقت را هفتهی قبل از دهان نبیل العربی، دبیر کل و بلند پایهترین مقام اتحادیهی عرب بشنویم که وی اسرائیل و ایران، ترکیه را جزو قدرتهایی برشمرد که در امور کشورهای عربی دخالت میکنند.
***
ترکیه و ایران، از زمان انقلاب اسلامی در سال 1979 تاکنون با وجود جهت گیریهای متفاوت، با وجودی که خصومتهایشان را پنهان کردند در همکاری همراه با رقابت،بودند واز جمله کشورهایی هستند که آداب سیاسی را به صورت مناسب رعایت نمودهاند. عدم اجرای تحریم ایران توسط ترکیه طی جنگ ایران و عراق با وجود فشارهایی که وجود داشت از نمونههای نادر است.
یادآوری دورهی رضا ضراب و بابک زنجانی به کنار، این برای کسانی که 5 سال قبل همراه برزیل به وسیلهی تفاهمنامه مبادله هستهای برای ایران، نمایش اجرا نمودند، کار سختی است که بتوانند خوی عشق پرشورشان را به نفرتی مذهبی تغییر جهت بدهند…
خانمها، آقایان، در درس “ترکیهی کهن” که علاقهای به آن نداشتید روابط ترکیه با ایران را از دوران ابتدایی به بعد برای انسان واکاوی میکنند. اصلا هم سخت نیست. یک ذکاوت در حد متوسط و همه اتفاقاتی که رخ داده است، کافی است. اگر ایران و ترکیه کشتی فن کمر بگیرند، کمر هردوشان یا ترک بر میدارد یا میشکند. 300 تا 500 سال هست که این طور است. این را هم ” فرزندان فاتحان”، هم ایرانیها، هم دیپلماتهای ترک که اکنون باکیفیت آنان را به سختی میتوانیم پیدا کنیم و امروز آنها را موسیو (اشاره به یک سخنرانی اردوغان) گفته تحقیر میکنیم، به خوبی میدانند.
***
دوم، دیپلماتهای ایرانی از بین کسانی انتخاب میشوند که ذکاوت و بلاغت بسیار بالایی داشته باشند. دلیل دارد که از بزرگترین مخالفانشان و حتی از آمریکاییها هم احترام میبینند. ایران هم مانند ما یک تمدن ریشهدار است. به عنوان یک سنت حکومتی با تمدنی نیم ترکی است. خوب بلد هستند که چه چیز را، کجا و چگونه بگویند. ما را به اندازه خودمان میشناسند. ایرانیها از آنچه که نمایندگان ما که تهی از عقل و تفکر هستند، از آنها میدانند، آنها (نمایندگان ما ) را بهتر میشناسند.
***
یعنی روابط بین ایران و ترکیه، همانند شاهزادههای تازه به دوران رسیده عرب نیست که برای خوش و بش کردن با رئیس قبیله میآیند، دیپلماسی را شبیه فن کندهای خطرناک اجرا میکنند .
آنهایی که خبر دارند میدانند، در کشتی یک زمانی فقط ما بودیم یکی هم آنها… دست را ما پشت گردن میانداختیم، فن کنده را آنها میانداختند! آن روزها ورزشکاری دوپینگی نداشتیم، همه آنها پهلوان بودند. حالا مذهبگراهای ما که زبان، راه و اذان را نمیدانند، خودشان را پهلوان خیال میکنند که درست است. تشک اگر خاورمیانه باشد، شما پهلوان هستید اما از جنس کسانی که از شکست سیر نمیشوند(پهلوان پنبه).
اگر سیاست خارجی ترکیه دست اهلش باشد، ترکیه در یمن در کنار حل صلح آمیز مشکل در چارچوب سازمان ملل موضع قدرتمند و تاثیرگذار خود را نشان میداد. اصلا جستجو نکردم ولیکن هفتهی گذشته مهمترین سخن را نصرالله زد: ” مشکل خود شما هستید نه ایران”
خلاصهی کلام، دیدار 7 آوریل را انجام بدهد چه می شود ، انجام ندهد چه می شود…