اردوغان و فرافکنی شکست سیاست های وی گذاشته شد تا اردوغان از دولتمداری ایرانی درس دیگری گرفته و بداند که عرصه سیاست، عرصه تعامل و مدیریت معقول در سخت ترین شرایط می باشد.
سفر اردوغان به تهران پس از سفر بهمن 92 وی به ایران، دومین سفر و اولین سفر اردوغان در قامت رییس جمهور ترکیه به تهران است. اگرچه سفر مقامات عالی ایران و ترکیه در تقویم روابط امری برنامه ریزی شده است اما با احتساب سفر روحانی به آنکارا انجام سه سفر در مدت زمان کوتاه پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید از یک سو نشانگر اهمیتی است که تهران و آنکارا برای روابط قایلند و از سوی دیگر نشان می دهد که ترکیه در پی تطبیق خود با شرایط جدید ایران است. در سفر اردوغان به تهران که چندین وزیر وی را همراهی می کنند قرار است در حوزه های مختلف روابط دوجانبه و مسایل منطقه ای رایزنی صورت گرفته و همکاریها گسترش یابد. تشکیل دومین نشست شورای عالی همکاری میان ایران و ترکیه از جمله اهداف بزرگ این سفر می باشد.
شایان توجه آنکه سفر مقامات به کشورها، آن هم در سطح روسای دولت فارغ از توافقاتی که صورت می گیرد بخودی خود از اهمیت ویژه برخودار بوده و دارای معنا و بار سیاسی خاص خود می باشد. ایران و ترکیه همسایه های مهمی برای یکدیگر هستند و همواره دولت های دو کشور سعی داشته اند روابط خوب و رو به گسترشی را در دستور کار قرار دهند. در دولت تدبیر و امید روابط با همسایگان از اولویت ویژه ای برخوردار است و طبیعی است که در میان همسایگان، ترکیه جایگاه ممتازی دارد. از این رو سفر اردوغان به تهران در این برهه کنونی و با توجه به وضعیت بحرانی در منطقه و گام های برداشته شده برای توافق هسته ای ایران با 1+5 از اهمیت ویژه ای برخودار است.
روابط ایران و ترکیه در طول سال های پس از انقلاب، دارای فراز و نشیب های زیادی بوده که در برخی موارد حاصل سوءتفاهم ها و در برخی دیگر، حاصل رقابت دو کشور در سطوح و حوزه های مختلف بوده است. در دوران هشت سال دفاع مقدس و هشت سال دولت های نهم و دهم، توازن در روابط ایران با ترکیه به علل مختلف به گونه ای تنظیم شد که کفه معادلات بیش از آنکه بر مبنای برد- برد باشد، به سود ترک ها سنگین شده بود. اگر عامل جنگ بتواند تا حدی توجیه کننده موازنه برقرار شده در روابط آن دوره زمانی باشد، ولی در هشت سال گذشته نه تنها شرایط آن روزها را شاهد نبودیم، بلکه با توجه به بالا رفتن قیمت نفت و درآمد بالا، روابط می بایست به گونه ای رقم می خورد که موازنه بیشتر به سود ایران رقم بخورد. بکارگیری سیاست هایی که منجر به تحریم شد، شرایطی خوشایند برای ترک ها ایجاد کرد که آنها نه تنها از آن بهره کامل گرفتند بلکه مراودات با ایران از جمله دلایلی بود که باعث شد ترکیه از بحران اقتصادی که غرب درگیر آن بود مصون بماند.
فارغ از صدماتی که مدیریت هشت سال گذشته بر میراث بر جای مانده از دولت خاتمی در بُعد منطقه ای و بین المللی وارد کرد، روابط ایران و ترکیه نیز از یک روند معقول برد- برد و احترام متقابل، به قالبی جدید وارد شد که کمتر دوره ای روابط دو کشور در آن مسیر قرار گرفته بود. برخورد از موضع بالا و هموار نمودن ورود آنکارا در موضوع هسته ای ایران در نقش میانجی و تسهیل کننده مذاکرات 1+5 که بازی بزرگان بوده و خود محل نگرانی ترک ها بوده است، ناشی از کم توجه ای بود که در اواخر دولت دهم تا حدودی سعی در جبران آن شد. با روی کار آمدن دولت روحانی شرایط تغییر کرد. ترک ها که سیاست خارجی آنان همواره منافع محور بوده و نشان داده اند که استاد استفاده از فرصت ها و فرصت سازی هستند با دو سفر اردوغان به تهران مشخص می نمایند که درک درستی از شرایط جدید داشته و با پیشگامی در سفر به تهران پس از بیانیه لوزان سویس بار دیگر نشان می دهند که می توانند با هر تحولی شرایط خود را وفق داده و منافع خود را به بهترین شکل تامین نمایند.
ایران و ترکیه در طول چهار سال گذشته اختلافات جدی در خصوص تحولات سوریه، عراق و اخیرا یمن داشته اند. در حالی که طرف ایرانی سعی داشته روابط دوجانبه تهران با آنکارا کمتر تحت تاثیر اختلافات منطقه ای دو کشور قرار بگیرد متاسفانه بعضا برخی از اظهارات منفی مقامات ترکیه علیه ایران فضای روابط را مسموم کرده که خوشبختانه با حسن تدبیر مقامات ایرانی روابط از خطر آسیب جدی مصون مانده است.
ارزیابی غلط از شرایط حاکم بر تحولات سوریه، عراق و … و اتخاذ سیاست مذهب محور در منطقه از سوی ترکیه از نظر ایران اشتباه راهبردی است که آنکارا به دام آن افتاده و منافع آن بیش از همه به سود غرب و رژیم صهیونیستی می باشد.
به هرحال ایران و ترکیه دو همسایه مهم و از نگاه یکدیگر تاثیرگذار بر هم و منطقه می باشند. فارغ از اینکه داشتن روابط مناسب و رو به گسترش، از الزام های ناشی از همسایگی است، این هدف، تامین کننده منافع ملی این دو کشور نیز هست. به طور قطع ترکیه نیز با درک تغییر در ایران در همه عرصه ها، روابط را بر اساس منافع متقابل تنظیم خواهد کرد.
در سفر اردوغان به تهران تشکیل دومین نشست شورای عالی همکاری میان ایران و ترکیه از مهمترین دستور کارهای مذاکرات می باشد. نشست شورای عالی همکاری میان ایران و ترکیه اگر با تغییر ذهنیت و حاکم شدن نگاه تعاملی و ایجابی از سوی طرفین نسبت به یکدیگر همراه باشد می تواند گامی در جهت رسیدن به همکاری راهبردی باشد و اگر غیر از این باشد، نمی توان به آن چندان، دل خوش کرد. قابل توجه آنکه آنکارا با سوریه و عراق قرارداد همکاری استراتژیک منعقد کرد و آنها با وجود آنکه جلسه کابینه مشترک تشکیل دادند اما امروز ترکیه بیشترین مشکل را با دمشق و بغداد دارد.
به نظر می رسد روابط ایران و ترکیه بیش از آنکه نیاز به طرح هایی با اهداف سیاسی گذرا داشته باشد، نیاز به تغییر ذهنیت دارد. باید روابط ایران و ترکیه را از اسارت ذهنیت چالداران خارج کرد و این امکان پذیر نخواهد شد مگر اینکه ذهنیت مقام های دو کشور تغییر کند. ایران با انقلابش و هزینه هایی که برای مردم فلسطین پرداخت کرد و می کند، نشان داده از ذهنیت چالداران دور شده ولی برخی از مقام های ترکیه با همراه شدن در توهم هلال شیعی، بدنبال شکل گیری جبهه سنی و جنگی مذهبی در منطقه می باشند. به نظر می رسد قبل از هر چیز باید روابط ایران و ترکیه از تسلط تاریخ دیروز رهایی یافته و سعی شود قابلیت ها در راستای روابط شایسته و در شان دو کشور بگونه ای تنظیم گردد که امروز و فردا ایران و ترکیه را بیمه نماید. گام اول برای رسیدن به این هدف تغییر ذهنیت ها و نگاه دو کشور نسبت به هم و پس از آن تهیه نقشه راهی است که طی آن ایران و ترکیه با همکاری در جهت ایجاد اتحادیه راهبردی نه تنها میان خود بلکه منطقه حرکت کنند.
در روابط ایران و ترکیه باید درک کرد که اهمیت تهران از آنکارا و آنکارا از تهران کمتر نیست؛ همانگونه که نگاه برابر برلین به پاریس و پاریس به برلین به ارتقای موقعیت این دو پایتخت در معادلات جهانی انجامیده است. به نظر می رسد پذیرش اهمیت و جایگاه ایران و ترکیه از سوی یکدیگر نیز به ارتقای موقعیت دو کشور در عرصه معادلات جهانی کمک کند و همچنین می تواند توانمندی های دو کشور را نیز در خدمت سیاست های سازنده دوجانبه و منطقه ای درآورد.
نکته آنکه اردوغان در روزهایی به تهران سفر می کند که از یک سو صدور بیانیه لوزان نشانگر پذیرش ایران هسته ای و به نوعی اعتراف به بزرگی ایران از سوی 1+5 می باشد و از سوی دیگر تداوم بکارگیری تعقل، تعامل، خرد جمعی، همزیستی مسالمت آمیز و … در دولت روحانی با جهان و مناطق پیرامونی، برای آنکارا پیام خاص خود را دارد که درک آن به سود روابط دوجانبه و منطقه خواهد بود.