بر آن بودهاند که اصولاً دین و اسلام را در برابر ایرانیت یا هویت ملی ایرانی قرار دهند، اما این عمل تقابل را یا از روی عدم شناخت دگرگونیهای تاریخی ایران انجام داده و یا براساس اصول ایدئولوژیک درصدد نفی ایرانیت و نادیده گرفتن و یا ناچیز شمردن آن برآمدهاند.
همانگونه که پیش از این گفته شد، این تقابل نوعی عمل غیرتاریخی و نمونهای از خطای روششناختی کاهشگری است، که در آن هویت ایرانی را به عنصر دینی آن، آن هم دین اکثریت جامعه ایرانی کاهش دادهاند. در مقابل این کاهشگرایی دینی، برخی به کاهشگری ملی نیز دست زده و با اقدام به همان خطای روششناسانه، درصدد برآمدهاند ملیت و ایرانیت را در برابر دین اسلام قرار دهند و اهمیت دومی را نادیده بگیرند. اینان نیز هویت ایرانی را به یکی از عوامل عمده آن که ملیت و تاریخ فرهنگ باستانی ایرانی است، کاهش دادهاند. هر دو گروه، هویت ملی ایراین را نه به شکل فراگیر بلکه به شکل محدود آن مورد توجه قرار دادهاند.
واقعیت آن است که در گذشته ایران، دین نقش مهمی در هویت ایرانی داشته، ولی در تحول تاریخی، ادیان دچار تحول شدهاند. قبل از ظهور زردشت، ایرانیان فلات ایران به ادیان دیگری همچون میترائیسم و نظایر آن باور داشتند، اما پس از آن دین زردشت به بخش مهمی از هویت ایرانی تبدیل شد و ایرانیان نیازهای معنوی خود را از طریق عمل به احکام آن برآورده میکردند. با ظهور اسلام، دین زردشت موقعیت پیشین خود را از دست داد و اکثریت ایرانیان به آیین جدید گرویدند. بدینگونه است که پذیرش اسلام به هیچ وجه متضاد با هویت ایرانی قلمداد نشد و بزرگترین فرهیختگان ادبی، فکری و سیاسی ایران که به رستاخیز ادبی، فرهنگی و سیاسی کشور همت گماشتند، از مسلمانان معتقد و مؤمن بودند. در همان حال، همین مؤمنان مسلمان با تعصب تمام میراث تاریخی، تمدنی، فرهنگی و سیاسی ایران باستان را زنده نگاه داشتند و زمینه رستاخیز دولت ایرانی را فراهم کردند.
میان عناصر دینی و معنوی هویت ایرانی و عناصر تاریخی، فرهنگی و سیاسی ایران تا دوره معار هیچگونه تضادی وجود نداشت. تقابل ظاهری میان دین اسلام با ملیت ایرانی و میراث باستانی آن زمانی شروع شد که دین یا ملیت به ابزار سیاسی و ایدئولوژیک نظامهای سیاسی (پهلوی دوم و جمهوری اسلامی) تبدیل شد و آنها برای تحکیم اقتدار و گسترش مشروعیت بهرهبرداری به عمل آمد. خود این ابزاریشدن و سیاسی شدن دین یا میراث ملی ایرانی عامل اصلی کاهشگرایی هویتی نیز هست، چرا که بهرهبرداران از عنصر ملیت و ایرانیت به نفی اهمیت دین میپردازند و بهرهبرداران از دین به مثابۀ ابزار مشروعیت و اقتدار، به نفی ایرانیت و میراث فرهنگی، تاریخی و باستانی آن دست میزنند. این کاهشگری ملی یا دینی با روح ایرانی و نگاه فراگیر ایرانی به هویت خود بیگانه بوده و به همین دلیل با واکنش مردمی روبهرو شده است. در دوره معاصر، ایرانیان در برابر کاهشگرایان ملی به تقویت عنصر دینی و معنوی هویت خود دست زدهاند، و در برابر کاهشگرایان دینی، به تقویت عناصر ملی هویت ایرانی پرداختهاند.
همانگونه که پیش از این گفته شد، دین یکی از گونههای هویتی اجتماعی جامعه بشری است و نمیتواند در برابر هویت ملی قرار گیرد. در داخل یک سرزمین ملی، ادیان گوناگون همزمان وجود دارد، و کاهش دادن هویت ملی به یکی از ادیان باعث نادیده گرفتن پیروان ادیان دیگر میشود و به وحدت ملی کشور خدشه وارد میسازد. به هر صورت، دین یکی از عناصر مهم هویت ملی ایرانی است و نمیتواند به نام ایرانیت اهمیت دین را نادیده گرفت و به نام اسلام اهمیت میراث تاریخی، سیاسی، تمدنی و فرهنگی ایرانی را.
اهمیت ادیان اسلامی (شیعه و سنی)، مسیحی، زردشتی، و یهودی به عنوان یک عنصر هویتی اجتماعی برای هویت ملی از آنجا است که پیروان همه ادیان موجود در ایران نقش مهمی در تضمین یکپارچگی سرزمین و پیشبرد میراث فرهنگی، تاریخی و سیاسی آن داشتهاند. ایرانیان دارای ادیان گوناگون در دورههای بحرانی تاریخی، نظیر تهاجمات نظامی از جمله مدافعان ایران بوده و در این راه جانفشانی کردهاند.
پیامد نقش محوری دین در جامعه ایرانی و نتیجه مهم آن را میتوان در گرایش ایرانیان برخوردار از ادیان گوناگون به باورهای عمیق معنوی و خداپرستی و یکتاگرایی دانست. این یکتاگرایی یا یزدانپرستی در زندگی فردی و اجتماعی راهنمای زندگی بهینه و امید به آینده در دورههای سختی بوده و در زندگی جمعی به صورت ایراندوستی و میهندوستی جلوهگر شده است. بازتاب ایراندوستی ایرانیان مسلمان (شیعه و سنی)، یهودی، مسیحی و زردشتی و باور آنها به هویت ملی ایرانی را بهویژه میتوان در میان ایرانیان مهاجر خارج از کشور مشاهده کرد که هر یک ضمن عمل به جنبههای معنوی زندگی دینی خود، در پاسداری از میراث فرهنگی، سرزمینی و تاریخی ایران نقش مهمی بازی میکنند. ایرانیان همچنین از دوران باستان تاکنون بر نقش نیروهای فراانسانی و بهویژه یاری خداوند در نگهداری ایران و نگهبانی از آن در برابر دشمنان آن در شرایط سخت تاریخی تأکید داشتهاند. این نکته خود، نقش دین و اندیشه دینی را در تقویت ملیت و هویت ملی نشان میدهد.
محور های سخت هویت ملی ایرانی