وقتی برای خرید به بازار سر بزنیم فروشنده با افتخار اعلام میکنه «پارچه من ترکه، دوخت ترکه، مبلمان ترکه، ظروف ترکه و هزارتا محصول ترک دیگه»
اکسپلور اینستاگرام رو اگر در موضوع غذا بالا و پایین کنیم آشپزهای ترک را میبینیم که مشغول طبخ غذا یا کباب درست کردن هستند، اگر آمار گردشگری کشور را بررسی کنیم بیشترین سهم مسافرت های خارجی به مقصد ترکیه است به طوری که بخاطر تقاضای بالا حتی در ایام کرونا هم مسافرت به ترکیه با محدودیت های کمتری نسبت به کشورهای دیگه روبرو بوده است، بچه های دهه هشتادی و نودی کلیپ های تیک تاک را با موزیک های ترک از سس ماس گرفته تا هارمانم میسازند! خانم های خانه دار مشغول دیدن سریال های ترکی هستن و بوراک و گُزَل را بیشتر از اقوام خود می شناسند.
ترکیه با ورود به زندگی روزمره ما کار را از مجاورت و فرهنگی گذرانده و رسما در حال شبیخونفرهنگی به ماست آنقدر که شاید اولین گزینه های مهاجرت برای ایرانی ها ترکیه باشه و این ادعا را نه در آمار بلکه در افزایش موسسات زبان استانبولی باید پیدا کرد!
در دهه هفتاد ابراهیم تاتلیس و ابرو اولین سفیران فرهنگی ترکیه در منازل ما بودند. ترکیه با جواب گرفتن از این تجربه، تعداد سفرای خودش را در خانه های ما بیشتر کرد و البته بازدهی بالایی هم داشت تا جایی که قواره ما لباس ترک پوشید و شب را در بستری ترکیهای از تخت ها و رو تختی ها ترک میخوابیم و این یعنی فتح اقتصاد و خانههای ایرانی!
رابطه فرهنگی یک امر اجتناب ناپذیر است اما در رابطه فرهنگی ایران و ترکیه، متاسفانه کشور ما یک منفعل محض بوده است! ما پولهای کلانی را خرج رایزن های فرهنگی میکنیم که نهایت فعالیت آنها به برگزاری مراسمات مذهبی و انتشار عکس حاج قاسم در پورتابل های رسمی ختم میشود که آن نیز لازم است اما کافی نیست! افرادی که درکی از دیپلماسی فرهنگی ندارند و فقط پول بیت المال را خرج روشهای منسوخ و شکسته خورده میکنند ره به جایی نخواهند برد!
پیوند اقتصاد و فرهنگ، سیاست و فرهنگ یک امر واقعی است و همه اینها از شاخص های امنیتی به حساب میآیند؛ آقایان با یک آنالیز مختصر می توانند متوجه شوند عملیات فرهنگی ترکیه در آذربایجان ایران تا چه اندازه بوده و این موفقیت ها چه بحرانهای امنیتی در کشور ایجاد کرده یا خواهد کرد و احتمالا ادامه این روندِ تجاوز فرهنگی ایران را صاحب فرزند نامشروع بحران هویت کند.