حال این روزهای تراکتورسازی خوب نیست و برخلاف سروصدایی که در ابتدای واگذاری تیم به بخشی خصوصی صورت گرفت، اکنون در وضعیت بدی به سر می برد. بدهی های تیم به قدری زیادی است که تعداد صفر ارقام قابل شمارش نیست.
تراکتورسازی فقط در یک رقم بابت رضایت نامه کوین فورچونه چهارصد هزار یورو به باشگاه قبلی وی بدهکار است و موضوع به دادگاه کشیده شده است. حکم قطعی پرونده از سوی دادگاه بین المللی فوتبال علیه تراکتورسازی صادر شده است و این باشگاه باید علاوه بر این مبلغ به اضافه سود 5 درصد، بیش از یک میلیون یورو به فورچونه پرداخت کند. علاوه بر این حدود 255 هزار دلار باید از سوی تراکتورسازی به دنیزلی پرداخت شود که تاکنون اعلام نشده است. علاوه بر این بیست و پنج مورد بدهی کلان این تیم به بازیکنان و مربیان داخلی از جمله منصوریان، وفا هخامنش،سینا عشوری، خرمگاه، حاج صفی و… وجود دارد که جمع آن بیش از هفده میلیارد تومان خواهد شد. در خصوص بازیکنان خارجی که طلب آنها پرداخت نشده است در مجموع بر اساس گزارش تسنیم، مبلغ 3 میلیون یورو و بابت فسخ قراردادها مبلغ هفتصد هزار یورو به چشم می خورد. این باشگاه در مجموع 150 میلیارد تومان بدهی داخلی و خارجی به بازیکنان و کادر فنی دارد. علاوه بر این 80 میلیارد تومان بدهی به اسپانسرها و 230 میلیارد تومان بدهی به افراد ، باشگاهها و نهادهای مختلف دارد.
متاسفانه برخی از خبرها حکایت از این دارد که برخی از فعالان سیاسی قصد دارند، پرداخت این بدهی ها را به ذمه بیت المال و از بودجه نهادهای دفاعی و صنعتی این کشور واگذار کنند! امری که اگر محقق شود خسارتی جبران ناپذیر به سایر بخش های اجتماعی و صنعتی کشور وارد خواهد کرد.
هیچ کس حق ندارد هزینه ریخت و پاش های مافیای ورزشی، دلالان و سایر عناصر و ثروتمندان فاسد را از جیب ملت ایران پرداخت کند. البته تلاش گروهی دیگر بر این است که باشگاه تراکتورسازی را به یک تیم دولتی تبدیل کنند. که نتیجه این اقدام نیز پرداخت هزنیه های فوق از بودجه عمومی است. یادمان نرفته است که ترجیع بند اظهارات محمدرضا زنوزی استفاده از عبارت تیم های دولتی به مثابه یک ناسزا بود. زنوزی مدعی بود چون دولت دارای دو تیم فوتبال پرسپولیس و استقلال است (که البته تیم داری دولتی در این زمینه هم قابل قبول نیست) پس او هم می تواند دو تیم داشته باشد!
قراردادهای غیرقانونی ارزی با بازیکنان داخلی، فرار مالیاتی، گزارش های نادرست به فدراسیون فوتبال، عقد قرارداد کلان با بازیکنان پیر و از رده خارج جهت به راه انداختن جو تبلیغی و نمایشی فقط مدت کوتاه توانست راه حلی بر رویه های غیر اصولی سرپوش گذاشتن باشد. حضور منفی و مخرّب جریان قوم گرا در سکوهای هواداری این تیم بر کسی پوشیده نیست. آنها با شعارهای ساختار شکنانه نهایت سوءاستفاده را از این تیم به عمل آوردند و تنها چیزی که برایشان مهم نبود به قول خودشان نتیجه بازی بود. هدف آنها سردادن شعاری بی محتوا و غیرقانونی در پوشش هواداری بود. مدیریت جدید تیم نیز برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات چشم بر این شعار بسته و حتی گاهی به طور مستقیم یا غیر مستقیم هم نوایی کرد. این حواشی باعث شد که رویه ورزشی تیم تغییر کرده و به سمت مسایل قومی حرکت کند. آوردن مربی های درجه چندم ولی گران قیمت از ترکیه مانند ساغلام و مصطفی دنیزلی هفتاد ساله که حتی در خود ترکیه بازنشسته محسوب می شد و برگزاری اردوی تمرینی در ترکیه، از جمله این اقدامات نمایشی ولی مخرب بود. با وجود این، امروزه جریان های قومی از طریق رسانه های مجازی در حال فحاشی به زنوزی هستند.
اما همین ها فراموش کردند که تا همین چند سال پیش چگونه برای همین «آتا زنوزی» هورا می کشیدند. در این گزارش برخی از مطالب گذشته آنها یادآوری میشود. نتیجه حضور زنوزی در فوتبال مانند حضورش در صنعت و بازرگانی تبریز به فاجعه ای جبران نشدنی ختم شد و به نظر می رسد ابعاد این حیف و میل ها و فجایع صنعتی در آینده بیش از گذشته روشن خواهد شد.