
رواج و گسترش زبان و ادب فارسی و هنر ایرانی در میان خانوادههای فرادست در عصر سلجوقی
در سدههای میانه، یعنی چند قرنی پس از ظهور اسلام، قبایل آسیای میانه رو به ایران آوردند و به تدریج از اواخر قرن دهم و قرن یازدهم میلادی به ضرب شمشیر توانستند بحکومتهای سلسلهای دایر کنند. اما چیزی نگذشت که همین جنگجویان بیابانگرد تحت تأثیر فرهنگ و ادب و هنر ایرانی قرار گرفتند و به یادگیری آن کوشیدند. یکی از مهمترین این سلسلهها سلجوقیان بودند که به ویژه با صدارت خواجه نظامالملک طوسی، سیاستمدار و اندیشمند سیاسی بزرگ ایرانی، به اوج رونق و قدرت رسیدند و توانستند مرزهای دوره ساسانیان را تجدید کنند.
ابراهیم موسیپور بشلی در مقالهای با بررسی کتاب «راحهالصدور و آیهالسرور» اثر محمد بن سلمان راوندی، مورخ عصر سلجوقی، برخی وجوه اجتماعی و فرهنگی این دوره به ویژه گسترش زبان و ادب فارسی و هنر ایرانی در میان بزرگان عصر و خانوادههای آنان میپردازد. نویسنده با بررسی متن زمانه آن و استناد به فقراتی از راحهالصدور ، مینویسد: «این گزارش نمونهای است از اطلاعای قابل تعمیم بر اساس عقل سلیم یا عرف در مطالعات تاریخ اجتماعی ادب و هنر؛ زیرا تصریح کرده است که علاقه به آموختن هنر و زبان و ادب فارسی در میان ترکان سلجوقی امری استثنایی نبوده که فقط در خانواده سلطان باب بوده باشد، بلکه ظاهرا به قول راوندی همه یا بهتر بگوییم، اغلب بزرگزادگان و وابستگان دربار سلطان سلجوقی فرزندانشان را به آموختن هنر و ادب فارسی وامیداشتند.»
نشانه کتابشناختی مقاله: “راحهالصدور و آیهالسرور به مثابهی منبعی برای مطالعات تاریخ اجتماعی هنر”، مجله گلستان هنر، شمارهی ۱۹، بهار ۱۳۹۹، ص ۳۸_۴۵
بارگذاری مقاله