
در یکی از اسناد بسیار مهم منتشر شده از سوی ویکیلیکس مربوط به 16 فوریه 1988 مطابق با ۲۷ بهمن ۱۳۶۶ خورشیدی،گزارشی محرمانه از گفتگوی عبدالرحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات کردستان ایران با مأمور اطلاعاتی دولت آمریکا را میخوانیم. مطابق این سند قاسملو چند روز پس از ملاقاتی با صدام حسین، دیداری دارد با مامور اطلاعاتی آمریکا در بغداد و به واسطه او از ایالات متحده درخواست حمایت سیاسی میکند. نکته جالب گفتههای قاسملو آنجاست که به مأمور آمریکایی میگوید حزب چریکی تحت رهبری او پول و اسلحه به اندازه کافی در اختیار دارد چراکه در طی سالهای پیش از آن [یعنی بعد از انقلاب اسلامی و شروع جنگ] به اندازه کافی از ارتش و پاسداران (ایران) اسلحه به غنیمت گرفته است و 12-10 هزار نیروی چریک تحت فرماندهی دارد.
در ادامه درباره منابع مالی خود تصریح میکند که حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی مخارج عمده خود را از راه قاچاق به دست می آورند. بنابراین، وی و چریکهای تحت امر او که سالها تحت حمایت عراق بعثی و شخص صدام حسین قرار داشتند، نه نیاز به حمایت مالی آمریکا دارد نه حمایت تسلیحاتی این کشور.
نکته حیرتانگیز دیگری که در این سند تاریخی به چشم میخورد واکنش قاسملو به پرسش مأمور آمریکایی از او درباره عملیات تعریب و کشتار و ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق توسط حکومت بعث است. این سند مشخصا قید میکند که قاسملو «بدون هیچ احساسی» تایید میکند که اکثر روستاهای کردنشین ویران شدهاند. قاسملو اذعان میکند که عملیات ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق موجب نابودی کامل «شیوه زندگی کشاورزی سنتی» کردهای عراقی میشود. این سخنان قاسملو در حالی است که وی و چریکهای آشوبطلب تحت امر او، همزمان با صدام حسین همکاری استراتژیک داشته و در یک جبهه علیه ایران میجنگیدند. قاسملو طی این گفتگو به مناسبتهای مختلف میکوشد ایران را هم متهم به اعمال خلاف کند، گویی با این اتهامات بتواند ددمنشی و اعمال ضدانسانی رژیم بعث و همکاری خود با صدام را مقداری توجیه کند. برای مثال در ادامه گفتگو درباره کارزار تعریب و ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق، قاسملو میگوید «ایرانیان هم تاکنون ۲۵ روستای در کردستان ایران را ویران کرده» اما بیدرنگ اضافه میکند که این ۲۵ مورد از میان ۷ هزار روستا در کردستان ایران بوده است.
قاسملو که گویی به طریقی به دنبال کاستن از قبح جنایات رژیم بعث است، بلافاصله پس از سخنان بالا ایران را متهم به استفاده سلاح شیمیایی میکند، هرچند اینجا هم خیلی نمیتواند در دروغگویی در برابر مأمور اطلاعاتی آمریکا که طبعا از وقایع مهم جنگ مطلع بوده است، اغراق کرده و اضافه میکند «البته عراق بیشتر از سلاح شیمیایی استفاده میکند»!
قاسملو در دروغی شرمآور میگوید: «یک عادت بد ایرانیان کاربرد سلاح شیمیایی است»، او در شرایطی این دروغ شاخدار را به زبان میآورد که عراق مکرر از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده میکرد. مشخصا از چند ماه پیش از گفتگوی قاسملو با مأمور آمریکایی، عراق از مهرماه ۱۳۶۶ شروع به انجام عملیات بمباران شیمیایی گسترده در مناطق کردنشین شمال عراق و جبهههای جنگ با ایران کرد. «با مهرماه 66 مجموعاً 11 مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای 10 (ماؤوت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر4 (ارتفاعات ماؤوت )، فتح 7(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع 97 نفر به شهادت رسیدند و حدود 5200 نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود. شدیدترین حملات در 27/1/۱۳۶۶ در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در 7/4/۱۳۶۶ در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید.» شرح فجایعی که عراق با حملات شیمیایی بر سر مردم ایران و کردهای عراق آورد، هر انسان سلیم النفسی را منزجر میکند، اما قاسملو که از نزدیک شاهد تحولات جنگ بود و افراد مسلح او به سود عراق بعثی علیه ایران میجنگیدند، با تحریف این واقعیت شوم، قربانی، یعنی ایران، را متهم میکرد تا جنایتکار را از مظان اتهام برهاند.
در سند دیگری که قرینهای بر تلاش مذبوحانه قاسملو برای تبرئه عراقِ صدام حسین در کاربرد سلاح شیمیایی در بمباران مردم کرد حلبچه در عراق است، رهبر حزب دموکرات کردستان تا مدتها پس از انتشار خبر بمباران شیمیایی حلبچه، این واقعه را تکذیب میکرد و مدعی بود این اخبار رامنتشر میکنند تا «روابط دوستانه ما[حزب دموکرات کردستان] با عراق را خدشهدار کنند.»(نک. احسان هوشمند، «تحولات سیاسی کردستان ایران» مجله چشم انداز ایران – پاییز 1384 ص ۱۵۳)
سابقه عبدالرحمن قاسملو و حزب دموکرات کردستان ایران که گروهی آشکارا تروریست و تجزیهطلب بود، در پیش و پس از انقلاب به ویژه در دوره جنگ هشتساله که تبدیل به یکی از یگانهای میلیشیایی ارتش بعث شده بود، آنقدر تیره و تار و آغشته به خیانت به ایران و ارزشهای حقوق بشری است که با سالها تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای به نفع قاسملو و افرادش فراموش نمیشود و شعارهای ظاهری او مانند «دموکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان» جز شطحیاتی فریبنده برای افراد ناآگاه نباشد و سخنانی که در تأیید هویت ایرانی کردها به زبان رانده، تنها نشانه ریاکاری و فریبکاری او باشد. درواقع، لازم است با بررسی شواهد و اسناد، ابعاد گسترده اعمال تروریستی، ضدایرانی و ضدبشری آنها مطالعه و تحلیل شود.
عاقبت، تروریست در دام ترور قرار گرفت. قاسملو در ۲۲ تیر ۱۳۶۶ در اتریش ترور شد. این واقعه فرصتی به هواداران و مخالفان جمهوری اسلامی داد تا با ایجاد تصویر یک دموکرات آزادیخواه که در اوج مظلومیت قربانی ترور شد، تصویر سیاه او را سفید کنند. چیزی که آشکارا خلاف واقع است. قاسملو یک تروریست تمامعیار بود. آگاهانه و فعالانه رهبری گروهی تروریستی را به عهده گرفته بود که هدفش تجزیه ایران بود و در این راه به هر ننگی از جمله سرسپردگی به صدام حسین و تطهیر و انکار جنایات عراق بعث علیه کردهای عراق تن میداد
نشانی سند در پایگاه ویکیلیکس: https://wikileaks.org/plusd/cables/88BAGHDAD855_a.html