چو نامه بخوانی تو با مِهتَران برانداز و برساز لشکر بَران
همی تاز تا آذرآبادِگان دیار بزرگان و آزادگان
همیدون گَله هرچه داری ز اسب ببر سوی گنجورِ آذرگشسب(شاهنامه فردوسی)
آتشکده آذرگُشَسپ یا آذرگشنسپ، به معنی «آتش جهنده» است. این آتشکده در استان آذربایجان غربی ایران قرار داشته و در قرنهای پیش از فتح اعراب مهمترین مرکز دینیمذهبی شاهنشاهی ایران بود.
در ایران باستان سه آتشکدهٔ اصلی و بزرگ وجود داشتهاست که با سه طبقهٔ جامعهٔ اجتماعی ایران یعنی موبدان، کشاورزان و ارتشتاران مرتبط بودند.
آتش اَسورنان (موبدان)، آتشکده آذر فَرنَبَغ
آتش واستریوشان (کشاورزان)، آتشکده آذر بُرزینمهر
آتش ارتشتاران (شاهان و وزیران)، آتشکده آذرگُشَسپ
بنابراین آتشکده آذرگشسپ به طبقهٔ جنگیان و سپاهیان و شاهان اختصاص داشتهاست و از این رو، علاوه بر اهمیت قدسی و معنوی، اهمیت سیاسی بالایی هم داشته است.
آتشکده آذرگُشَسپ که به اشتباه به بنای تخت سلیمان شهرت یافتهاست، نام محوطهٔ تاریخی بزرگی در نزدیکی شهرستان تَکاب و بخش تخت سلیمان در استان آذربایجان غربی و ۴۵ کیلومتری شمال شرقی این شهر است.برای جلوگیری از تخریب این اثر در جریان حمله اعراب به ایران، این اثر را با داستان هایی از سلیمان پیامبر تقدس بخشیدند تا مورد حجوم اعراب قرار نگیرد و تخریب نشود. آتشکدهٔ آذرگُشَسپ بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و پرستشگاه ایرانیان در قبل از ورود اسلام به ایران بهشمار میرفت؛ ولی در سال ۶۲۴ میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراتور رومیان، به ایران تخریب شد.
از این مکان در شاهنامه فردوسی نیز همچون مکانی نیک و نمادِ دلیری، سرعت، درخشندگی و … است.:
کنون آنکه گفتی ز کار دو اسپ
فروزان به کردار آذرگشسپ
بعدها آباقاخان برادرزاده هلاکوخان که به دین اسلام گرویده بود، بر روی ویرانههای آتشکدهٔ آذرگُشنَسپ، مسجدی بنا کرد که آن نیز بعدها ویران شد و تنها کاشیهایی با نقوش و خط برجسته از آن به جا مانده که امروزه در موزه رضا عباسی نگهداری میشود.این بنا به سبک معماری ساسانی ساخته شده بود.