محمد مطلق:
9 میلیون سال پیش وقتی یخچالهای بزرگ آذربایجان بر اثر آتشفشان سهند ذوب شد و سیلابهای بزرگ، دریاچههای بیشمار و جنگلهای انبوه و بیشهزارهای بیپایان را درنوردید، گلههای بزرگ مهرهداران راهی آفریقا شدند اما جمعیت بسیاری از فیلها، زرافهها، میمونها، اسبهای وحشی، کرگدنها و… در گل و لای سیل ماندند و با فورانهای بعدی سهند، زیر لایهای از خاکستر مدفون شدند. سال 1840 میلادی آبیخ، دیرینهشناس روسی در مراغه دست به کندوکاو زد و فسیلهای فراوانی از اجداد مهرهداران آفریقا را کشف کرد. مراغه در نوار آذربایجان یک ویژگی ممتاز داشت و آن اینکه مناطق فسیلی این شهرستان سطحی بود و نیازی به حفاری و صرف هزینههای سنگین نبود. اما از آن مهمتر، چیزی که مراغه را در دنیا ممتاز میکرد این بود که استخوانها پس از 9 میلیون سال همچنان بافت اسفنجی خود را حفظ کرده بودند؛ کلسیم وارد خاک شده و منیزیم خاکستر سهند جای آن را در استخوان گرفته و به سختی فلز شده بود. به عبارت سادهتر آنچه امروز در موزه دیرینهشناسی مراغه میبینید سنگوارههایی نیست که ردی از استخوان لابهلای آنها باقی مانده باشد بلکه دقیقاً خود استخوان است؛ انگار استخوان جانوری که چند ماه پیش مرده است.
پس از مطالعات آبیخ، گروههای تحقیقاتی فرانسه، هلند، اتریش، امریکا، ژاپن، یونان، آلمان، ایتالیا و… راهی مراغه شدند و دست به کاوش زدند. نتیجه این تحقیق 180 ساله بینالمللی نشان میدهد مراغه یکی از پنج منطقه مهم فسیلی کره زمین، بزرگترین ذخیرهگاه فسیل مهرهداران و درنهایت آن گونه که در میان دانشمندان رایج است، بهشت دیرینه شناسی جهان است.در مرکز تحقیقات و موزه دیرینهشناسی مراغه، به یکباره خود را در میان جانوران 9 میلیون سال پیش مییابم. اینجا وقتی به جمجمه زرافهها و فک کرگدنها و عاج فیلها نگاه میکنی، نمیتوانی جلوی سیلاب تخیل را بگیری. میبینی در نقطهای که ایستادهای، روزگاری انبوهترین جنگلهای جهان و بزرگترین گلههای مهرهداران را در خود جای داده بوده است. از همه جالبتر نخستین میمونها هستند که درست در همین نقطه متولد شدهاند. موضوعی که به اعتقاد دیرینه شناسان، اهمیت ویژهای در زنجیره تکامل حیات دارد و از آن مهمتر تنوع گونههایی که مراغه را در دنیا ممتاز میکند. دکترغلامرضا زارع مسئول اداره حفاظت از محیط زیست مراغه در این باره میگوید: «در مسیر کوچ مهرهداران از مراغه به آفریقا برخی کشورهای اروپایی هم از ذخایر فسیلی برخوردار شدهاند با این تفاوت که تنوع و فراوانی مراغه را ندارند. مثلاً در کل دنیا دو گونه فسیل فیل داریم اما در مراغه بیش از هشت گونه فیل شناسایی شده است. همچنین در دنیا دو نوع کرگدن داریم اما در مراغه فسیل بیش از هفت گونه کرگدن استخراج شده. همین طور انواع مختلف گاوسانان، زرافهها، انواع گربههای وحشی، نخستین میمونها و گونههای مختلف اسب که به صورت رکوردهای علمی در مجلات علمی معتبر دنیا ثبت شده است.»
فلات ایران 650 میلیون سال سابقه حیات دارد و هر گوشه آن دارای یک ویژگی برجسته برای تحقیقات علمی است و در این میان مراغه با هشت سایت فسیلی، کارگاه بزرگی برای دیرینه شناسان دنیا محسوب میشود. چنانکه مرکز دیرینه شناسی ایران با مأموریت ملی نیز در این شهرستان دایر شده است. غلامرضا زارع در این باره میگوید: «سال 1353 طی قراردادی با امریکا هشت سایت فسیلی مراغه برای مطالعات تکمیلی در اختیار کارشناسان این کشور قرار گرفت که حدود سه تا چهار سال هم این قرارداد اجرا شد. قسمتی از این فسیلها در پارک پردیسان تهران مورد مطالعه قرار گرفت و قسمتی هم که به امریکا رفته بود در سال 96 عودت داده شد. البته کارشناسان تیمهای تحقیقاتی دیگری که به ایران آمدهاند هم فسیلهایی را به کشور خودشان بردهاند اما چون قراردادی نداشتهایم همانجا مانده و نتوانستهایم برگردانیم.»به گفته زارع، پس از انقلاب برای نخستین بار در سال 1384 پروژه اکتشاف و استخراج سایتهای فسیلی مراغه توسط محققان ایرانی در دستور کار قرار گرفت و اولین موزه صحرایی تاریخ طبیعی کشور در مراغه تأسیس شد: «مسأله مهمتر مرکز تحقیقات دیرینه شناسی بود که در ایران وجود نداشت. این مرکز با مأموریتی ملی در مراغه دایر شد تا هم فسیلهای منطقه بهتر مطالعه شود و هم فسیلهایی که از سایر مناطق ایران کشف میشود برای بررسی به مراغه منتقل شود. فاز اول این مرکز را خودمان راه انداختهایم و تلاش کردهایم ابتدا مسأله را تعریف کنیم تا بعد که ساختمان اصلی شکل گرفت کار روی ریل افتاده باشد.»در موزه دیرینهشناسی مراغه میتوانید پنج گونه زرافه گردن بلند و گردن کوتاه را ببینید و همین طور اسبهای میومن که سه انگشتی هستند و خاص مراغه بودهاند. این اسبها در مجامع علمی به نام هیپاریون شناخته شده است. موزه دیرینه شناسی مراغه فسیلهایی جالبی هم از گاوسانان مثل انواع غزالها، گاوها، آنتیلوپها، قوچها و همین طور گوشتخوارانی مثل ببر دندان شمشیری، کفتار و گربه وحشی دارد. میگویند فسیل ببر دندان شمشیری و گربه وحشی در مراغه، به وفور پیدا میشود.به عاج بلند یک فیل نابالغ ماستودونت، دندانهای فوقانی فیل کلروفودونت و جمجمه یک اسب هیپاریون نگاه میکنم؛ چنان تمیز و تازه که باورش سخت است متعلق به 9 میلیون سال پیش باشند. 9 میلیون سال؟ در موزههای دیگر هفت هزار سال تاریخ شگفت انگیزی است اما اینجا در موزه دیرینه شناسی مراغه فاصله زمانی هر ویترین از ویترین دیگر شاید نیم میلیون سال باشد. نیم میلیون؟ این اعداد کمی بیش از حد بزرگ نیستند؟
سالن کناری کارگاه استخراج فسیل است با انبوهی از میز کار و وسایل رنگ به رنگ و مواد مختلفی که چیزی از آنها نمیدانم. یکی از کارشناسان موزه میگوید، استخوانها اینجا پاکسازی و مطالعه میشود. برای جا به جایی قطعات هم باید قالبگیری کنیم تا آسیب نبینند.اگرچه ایران یکی از قدیمیترین نقاط شکلگیری حیات روی کره زمین است اما دانش دیرینهشناسی ما بسیار جوان و نوپاست. زارع در این باره میگوید: «سال 88 در مراغه کارگاههایی بینالمللی برای تبادل دانش و تجربه برگزار شد و دانشمندانی از فنلاند، ژاپن، امریکا و چین به ایران آمدند و در زمینه شیوههای حفاظت و استخراج، رسوبشناسی، سنسنجی و… کارگاه برگزار کردند. ما در قدم اول هستیم اما گامهای بزرگی برداشتهایم. این دانش در ایران دارد بومی میشود.» در این راستا خرداد ماه امسال نیز دومین همایش ملی تنوع زیستی دیرینه و پانزدهمین همایش انجمن دیرینهشناسی ایران در دانشگاه مراغه برگزار خواهد شد و استادانی از دانشگاههای دنیا در آن حضور خواهند داشت. اما با بومی شدن دانش دیرینهشناسی و رونق موزهها و مراکز تحقیقات دیرینه شناسی کشور چه اتفاقی خواهد افتاد؟این موضوع علاوه بر ارزشهای علمی جنبه اقتصادی نیز دارد و میتواند با گسترش موزههای صحرایی، کشور را به یک مقصد بیرقیب گردشگری طبیعی تبدیل کند. در مقالهای که سازمان حفاظت از محیط زیست مراغه برای معرفی سایتهای فسیلی این شهرستان تدارک دیده میخوانیم: «ایران از نظر تنوع زیست دیرینه و دیرینه شناسی یکی از چهار کشور غنی جهان است اما بهرهمندی از این ذخایر بینظیر بخصوص در بخش گردشگری طبیعی بسیار ناچیز است.»از موزه که بیرون میآیم تا مراغه چند کیلومتری راه دارم. مقاله را ورق میزنم و به حرفهای دکترغلامرضا زارع فکر میکنم. مقاله عنوان زیبایی دارد: «منطقه فسیلی مراغه، پنجرهای برای شناخت حقایق حیات».