است که خود هر آن که شرایطش اقتضا کند می تواند همسایگانش را ببلعد یا بخشی از سرزمینشان را ضمیمه خاک خود کند. مخصوصا رئیس جمهور اقتدارگرایی که این روزها سودای باز گرداندن قدرت تزار ها و شوروی را به روسیه دارد. پوتین شخصیتی چند وجهی دارد که آمیخته با قدرت و جاه طلبی است. روسیه پوتین در چند سال گذشته نشان داده است که برای حفاظت از منافع روسیه از هیچ کاری فروگزار نخواهدکرد و هیچ ترسی از قدرت های جهانی مانند ناتو و امریکا ندارد. زیرا ژئوپولیتیک و منابعش اجازه این قدرت نمایی را به او می دهد. روسیه در این سالها به جهانیان ثابتکردهاست اگر لازم باشد برای به کرسی نشاندن حرف خود و دسترسی به منافع ملی روسیه بدون توجه به تهدیدات ناتو و امریکا وارد خاک گرجستان (که عضوی از ناتو است) می شود و اوستیا و آبخازیا را جدا میکند یا به بهانه حمایت از روس تباران، کریمه را به خاک خود ضمیمه میکند و با اهرم هایی که دارد تمام قد در مقابل قدرت ناتو می ایستد.
اما در این میان ترکیه که دلگرم به عضویت در ناتو است خود را چنین قدرتمند می یابد که جنگنده روسیه را سرنگون کند! اما این کار چه عواقبی برای ترکیه در پی خواهد داشت؟
رویا رویی ترکیه با روسیهای که در جهان به این معروف است که پاسخ هر عملی را با عکس العملی سختترمیدهد این پیامد را برای ترکیه دارد یک متحد قدرتمند را به دشمنی سرسخت تبدیل کند. روابط روسیه و ترکیه که مدتی است بدلیل دیدگاه های متناقض در رابطه با بشار است و داعش تیره و تار است اکنون به نقطه اوج بحران رسیده است. در اولین اقدام روسیه به قطع ارتباطهای تجاری با ترکیه دست زد. ترکیه ای که شدیدا اقتصادی وابسته به تجارت و بازرگانی دارد میتواند از این اقدام متضرر شود از سوی دیگر روسیه مترصد فرصتی ایست تا انتقام خود را از ترکیه بگیرد از این رو ترکیه برای جلوگیری از این اقدام حضور هوایی خود را در آسمان سوریه کاهش داده است و کمتر می تواند با ابزار هایش بازیکند و عملا نفوذش در سوریه کمتر خواهد شد. از این پس مسکو اقدامات آنکارا در سوریه را بشدت زیر نظر خواهد داشت، علاوه بر این روسیه دست به افشاگری در رابطه با ارتباط اقتصادی ترکیه با داعش زدهاست و مدارکی را ارائه داده است که می تواند وجهه ترکیه را در جهان بشدت متزلزل سازد و اما این نقطه شروع پیامدهای این اقدام نابخردانه اردوغان است. باید منتظر زمان بود تا پیامدهای وخیمتر این اقدام را به چشم دید. ترکیه دلگرمی شدیدی به ناتو دارد و با یک پیش دستی درخواست نشست جلسه اظطراری برای ناتو کرده است اما ناتو در گذشته نشان داده است که خود را درگیر جنگ با روسیه قدرتمند بخاطر اعضای درجه چندمش نخواهد کرد.
ناتو در قبال حمله روسیه به گرجستان جز صدور بیانیه و تهدید کار شایان توجهی انجام نداد لذا در این برهه از زمان ناتو به مسکو بیشتر از آنکارا احتیاج دارد از طرفی هم باید به این اصل روابط بین الملل توجه نمود که اقدام علیه هر کشوری در همان سطح پاسخ داده خواهد شد و نباید انتظار حمله روسیه به ترکیه را داشته باشیم تا ناتو نیز وارد جنگ شود از این رو روسیه در صورتی انتقام خود را از ترکیه خواهد گرفت که ناتو کمترین دخالتی در آن نکند. اما روسیه توانایی زیادی برای بازی در زمین ترکیه دارد علاوه بره محدود کردن روابط تجاری و لغو قراردادهای همکاری در زمینه گاز و انرژی هستهای که اولین اقدام ترکیه بود،ترکیه سالانه 4.4 میلیون نفر گردشگر روس را از دست خواهدداد که فاجعه بزرگی برای گردشگری ترکیه خواهد بود، علاوه بر بعد اقتصادی که پاشنه آشیل ترکیه است روسیه میتواند با تحریک کردهای ترکیه و استفاده از نارضایتی آنها در اثر اتفاقات اخیر و علویها که بخش قابل توجهی از جمعیت ترکیه را شامل می شود ترکیه را به کشوری آشوب زده تبدیل کند.
بلند پروازیهای اردوغان با تکیه بر دیوار پوشالین ناتو ، عربستان و آمریکا باعث شده تا ترکیه هرچه در این سال ذخیره کرده بود(چه از نظر مالی و چه از نظر حیثیت و شخصیت بین المللی ) در عرض چند سال بر باد دهد. طمع قدرت حتی او را از آرمان های بنیان ذار ترکیه دور کرد و در گودال خاورمیانهای انداخت که ترکیه اندک توانی برای دست و پا زدن در آن ندارد.
ترکیه وارد باتلاقی شده که جز با از دست دادن لباسها و دارایی های خود نمیتواند از آن خارج شود. ترکیهای که از این باتلاق بیرون می آید کشوری است عریان که تمام اندوخته های چند دهه گذشته خود را درون باتلاق خاورمیانه جا گذارده است. ترکیه اگر در چند دهه گذشته توانسته بود اسم و رسمی برای خود دست و پا کند بدلیل دوری از این افکار پوسیده درگیریهای قومی مذهبی بود زیرا ترکیه کمالیست می دانست که از عثمانی برای ترکیه فقط چند جلد تاریخ و چند بنا باقی مانده است. اما ترکیه اردوغان به این مهم توجه ننمود و با تکیه بر قدرت خیالی خود سودای بازپروی و احیای امپراتوری عثمانی را در سر داشت در حالی که نه ژئوپلیتیک ترکیه چنین اقدامی را اقتضا میکرد و نه اقتصاد و منابع مختلفش،ترکیه در بهترین حالت میتواند یک کشور موفق اقتصادی – توریستی در منطقه باشد اما گمان این که ترکیه روزی بتواند بعنوان قدرت فراگیر منطقه ای عمل نماید خیالی بس خام است.ترکیه را نه اعراب سنی منطقه به رهبری میپذیرند و نه ایران و شیعیان،از نظر زبانی هم که جز کشور کوچک و ضعیف جمهوری آذربایجان(از منظر وزن ژئوپلیتیک) در منطقه ندارد تا به آنان تکیه کند.ترکیه در اروپا نیز جایگاهی والایی ندارد و در بهترین حالت میتواند عضو ضعیفی در اتحادیه اروپا شود.
از طرفی دیگر ترکیه شدیدا با همسایگانش در تنش است از یونان و قبرس گرفته تا عراق و سوریه و روسیه و ارمنستان اگرچه با ایران روابط اقتصادی فراوانی دارد و در ظاهر مشکلات فراوانی در روابط این دو کشور به چشم نمی خورد اما در نهان تضاد شدید منافع و ایدئولوژی در میان تهران و آنکارا جاریست.
از این رو بهترین نظام حاکم برای ترکیه کمالیست ها هستند و بهترین سیاست خارجه برای ترکیه سیاست دوری جستن از ماجراجویی های منطقه ای و نظامی و پناه بردن به اقتصاد و بازرگانی و گردشگریست تا بتواند نانی به کف آرد تا مردمش با رفاه بهتری زندگی کنند.
در آینده ترکیه بشدت در تامین نیاز های اولیه خود مشکل خواهد داشت ترکیه کارت های برای باز ژئوپلیتیکی دارد . یعنی توان این بازی را ندارد.ادامه این بازی نشان از سیاست خارجی بسیار ضعیف اردوغان دارد چرا که حتی کره شمالی که در جهان به عنوان کشوری تندرو در سیاست خارجی شناخته میشود چنین حماقتی از خود بروز نمی دهد تا کشورش را درگیر رقابتی نابرابر کند. ترکیه باید از بین ژئپلیتیک و ژئواکونومیک دومی را انتخاب نماید زیرا بدیل سابقه چند دهه گذشته خود میتواند نمونه موفقی در جهان باشد و به سمت سوئیسیزه شدن برود اما سودای قدرت ترکیه را به سمت بالکانیزه شدن پیش خواهد برد.
محمد آمره – دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی