یک روز مادران داغدیده در ساحل ارس جمع شدند و این رود بیرحم را نفرین کردند: «جوان ما را بیصدا کردی الهی که صدایت ببرد! جگرگوشه ما را خفه کردی، الهی که تا ابد خفه شوی!» این داستان را در ساحل ارس از زبان اکبر همتپور کارشناس گردشگری میشنوم. آن…
یک روز مادران داغدیده در ساحل ارس جمع شدند و این رود بیرحم را نفرین کردند: «جوان ما را بیصدا کردی الهی که صدایت ببرد! جگرگوشه ما را خفه کردی، الهی که تا ابد خفه شوی!» این داستان را در ساحل ارس از زبان اکبر همتپور کارشناس گردشگری میشنوم. آن…
چهارمین پسر فتحعلیشاه «عباسمیرزا» در سال ١٣٠٣ در قصبه (نوا) از توابع لاریجان قدم به دنیا گذاشت و فتحعلیشاه نام او را عباسمیرزا گذاشت و او را بسیار دوست داشت. عباسمیرزا بر خلاف پسران دیگرش در دوران كودكی، طفلی مریضالمزاج و فوقالعاده مودب و محجوب بود و در سن ١٠…