تجارت پرسود بازگانان تبریزی با ارمنستان / درخواست حیدرعلیف از ایران چه بود؟

۱ شهریور, ۱۳۹۴
تجارت پرسود بازگانان تبریزی با ارمنستان / درخواست حیدرعلیف از ایران چه بود؟

به گزارش وب سایت خبری- تحلیلی آذریها اخیرا با انتشار خاطرات عبدالعلی زاده استاندار اسبق آذربایجان شرقی نظر بسیاری از علاقه مندان به تاریخ معاصر منطقه به این خاطرات جلب شده است. وب سایت زیتون تا کنون در چند مرحله برخی از این خاطرات را منتشر کرده است. آنچه در ادامه می آید بخشی از خاطرات وی در آغاز کار در استانداری است.

شرط و شروط عبدالعلی زاده برای هاشمی

 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت سرمایه گذاری در خور توجهی در آذربایجان نکرده بود. در بخش خصوصی هم به علت فضای اقتصادی بیمار رشد چشمگیری دیده نمی شد. و همه بر این باور بودند که تهران نمی خواهد آذربایجان پیشرفت کند. بنابراین سرمایه گذاران انگیزه کافی برای سرمایه گذاری نداشتند.

وقتی برای سمت استانداری آذربایجانشرقی انتخاب شدم تا برگشتن استاندار پیشین از سفر خارج، با چند تن از وزرا دیدار کردم. یکی از وزرا مهندس نعمت زاده وزیر صنایع بود. نعمت زاده گفت: استان آذربایجانشرقی و تبریز که پیش از انقلاب جزو سومین و چهارمین استان صنعتی کشور بود اکنون هفدهمین استان صتعتی کشور می باشد. این اتفاق بسیار تلخ و گویای وضع اقتصادی استان بود. تجارت نیز همین وضع را داشت.

وقتی که آقای هاشمی با من درباره تصدی استانداری صحبت کردند پذیرفتم فقط از ایشان خواستم که اختیارات من در استان بخصوص در زمینه مدیریت و بحث مبادلات ارزی محدود نباشد. گفتم که قصد دارم با خارج از کشور کار کنم. آقای هاشمی هم موافقت کردند.

مرزی بودن استان یکی از مهترین امتیازهای استان بود و باید در این زمینه کار می کردیم. خصوصاً که تا امن زمان هیچ کاری انجام نشده بود.

در خواست حیدر علی اف از عبدالعلی زاده

در سال 1371 که در استان شروع بکار کردم آقای حیدر علی اف رئیس مجلس عالی جمهوری خودمختار نخجوان به دعوت آقای هاشمی به تهران آمد. و بعد از دیدار با مسئولان نظام توافق نامه ای را امضا کردند مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران نیاز های جمهوری خودمختار نخجوان را تامین کند.

دو ماه بعد از اینکه آقای علی اف به تهران آمدند هیئتی از ایران به ریاست آقای شافعی وزیر تعاون به باکو رفت. من هم در این سفر همراهشان بودم. برای نخستی بار با حیدر علی اف آشنا شدم. و اتفاقاً در همان جلسه بحث سختی هم در میان ما در گرفت. در نهایت آقای علی اف گفت: اگر هدفتان خدمت کردن به مسلمانان است چرا بوسنی و هرزگوین می روید در نخجوان هم 300 هزار شیعه هستند که آب و برق و گاز ندارند به این افراد کمک کنید ما هم قبول کردیم.

از آن پس از همکارانمان خواستیم بررسی کنند که چه کالاهای دیگری غیر از روغن در آذربایجان و ارمنستان بازار دارند تا تامین کنیم. از آنجا که آذربایجان با ارمنستان در جنگ بود و این فرصت خوبی بود که وزارت نیروی ایران برای مردم نخجوان که در محاصره بودند برق تولید کند. بنابر این به دستور اقای هاشمی به نخجوان برق صادر شد.

تجارت پر سود بازرگانان تبریزی با ارمنستان

در این میان ارمنستان هم به دلیل جنگ با آذربایجان به نوعی در محاصره بود. و به ناچار سمت ایران آمد. یکی از نیازهای اساسی مردم ارمنستان تامین سب زمینی بود که با برآوردی منطقی در سبد مصرفی مردم جانشین نان شده بود. برنج، آرد ، سیب زمینی و شکر و روغن آنها را ما تامین می کردیم و در آمد خوبی هم داشتیم. این ها باعث شده بود تا بازرگانان استان بسیار فعال شوند. از طرفی با هر دو کشور روابط سیاسی خوبی داشتیم!