جناب دکتر زیباکلام حالتان بهتر شد؟/یدالله کریمی پور

۲ دی, ۱۳۹۶
جناب دکتر زیباکلام حالتان بهتر شد؟/یدالله کریمی پور

23خرداد 1390، جناب دکتر صادق زیباکلام طی مناظره‌ای با دکتر حسین الله‌کرم در سالن اجتماعات دانشگاه علوم پزشکی قزوین، در دفاع از خود مطالبی را فرمودند که برای من سخت شگفت آمد. در همان نیمسال، نقدی بر سخنان و مواضع ایشان در کلاس‌های ارشد و دکتری و در پاسخ به پرسش دوستان دانشجو ارائه دادم. اینک چکیده‌ی این نقد را، که از سوی یکی از دانشجویان محترم نت‌برداری شده، پیشکش می‌کنم. تنها خواهشم آن است که تا پایان این نقد را خوانده و نیمه‌کاره رها نکنید.

  خبرگزاری فارس در تاریخ 24/3/1390 گزارش این مناظره را منتشر کرده‌است. در بخشی از آن جناب دکتر صادق زیباکلام «حین پاسخ به سوالات از عقاید خود نیز سخن گفت و اظهار کرد: به لحاظ عقیده تکلیف من روشن است. شما اگر از دانشجویان من سوال کنید که آقای زیباکلام عید نوروز را به شما تبریک می‌گوید، یک دانشجوی من نمی‌گوید که این‌گونه است، زیرا از نظر من فقط عید قربان و عید فطر است،‌ دو عیدی که رسول‌الله بزرگ دانسته‌است. شما به صورت تیغ انداخته‌ی من نگاه نکنید، من یک موی محمد بن عبدالله را به صدتا کوروش، داریوش، خشایار، تخت جمشید و ایران و گذشته‌ی آن نمی‌دهم.» من در این نقد به هیچ روی به انگیزه‌های روانی و شخصیتی جناب دکتر صادق زیباکلام و نیز مبانی آموزشی ایشان اشاره‌ای نمی‌کنم؛ که البته در جای خود گفتنی‌های فراوانی پیرامون آن هست. بلکه می‌کوشم که گزاره‌های ایشان را در این مناظره یک به یک از دریچه‌های دیگری بنگرم. در آغاز با گزاره‌ی کوروش ایشان را نقد می‌کنم.

1. نخست آن‌که مقایسه‌ی کوروش با حضرت ختمی مرتبت، خاتم‌الانبیا و مرسلین، محمد بن عبدالله (ص)، چنان‌چه کوروش را «تنها» بنیان‌گذار یک پادشاهی و یک نظام حکومتی بدانیم، به قول طلبه‌ها، قیاس مع‌الفارق است. درست مانند این‌که یک استاد دانشگاه در ایالات متحد آمریکا بگوید من یک موی عیسی مسیح را با صدهزار جرج واشنگتن عوض نمی‌کنم.

2. کوروش بنیان‌گذار هخامنشی، از سوی بسیاری از علمای برجسته و مفسرین زبده و بنامِ عامه و خاصه، «پیامبر خدا» شمرده شده‌است. از مفسرین عامه، جناب ابوالکلام آزاد، متفکر، مفسر و وزیر فرهنگ پیشین هند، در کتابی با عنوان ذوالقرنین یا کوروش کبیر، ضمن تفسیر آیات 82 تا 95 سوره‌ی مبارکه‌ی کهف، اثبات کرده‌است که کوروش همان ذوالقرنین پیامبر است. سید ابوالاعلی مودودی، فیلسوف و نظریه‌پرداز سیاسی مشهور جهان اسلام نیز این نظریه را با برهان‌های متفاوت تایید کرده‌است.

همچنین در میان علما و مفسرین امامیه نیز آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، آیت‌الله صانعی و آیت‌الله مرتضی مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران با برهان و استدلال‌های استوار بر انطباق کوروش و ذوالقرنین پیامبر صحه گذاشته‌اند. چنان‌که آیت‌الله مکارم در تفسیر نمونه از نظریه‌ی انطباق کوروش با ذوالقرنین به عنوان نظریه‌ی برتر یاد می‌کند و بر تایید این نظریه در تفسیر من هدی‌ القرآن، تفسیر الفرقان و تفسیر المنبر اشاره شده‌است. چنان‌که در تفسیر المنبر با قاطعیت ذوالقرنین همان کوروش دانسته شده که دو طرف جهان را گشت و احتمالا به خاطر شجاعتش به ذوالقرنین ملقب شد.

جناب دکتر کاش پیش از شرکت درمناظره و توهین به پیامبر خدا، آیات 135 و 136 سوره بقره و آیه 84 سوره آل عمران را تلاوت می کردید. به ویژه آیه 285 بقره را که خدای سبحان به روشنی می فرمایند:

پیامبر(خدا) بدانچه از سوی پروردگارش بر او فرستاده شده، ایمان آورده است، مومنان همگی به خدا و کتاب ها و فرشتگانش ایمان آورده اند(و گفتند):

میان هیچ یک از پیامبران فرق نمی گذاریم و گفتند شنیدیم و گردن نهادیم، پروردگارا، آمرزش تو را(خواستاریم) و فرجام به سوی تو است.

4.جناب شما در 17 مرداد1391، طی گفتگو با سایت فردا نیوز، بر مواضع ابراز شده در مناظره ی قزوین دو باره تاکید کرده اید، که نشانگر استواریتان بر باورهای پیشین است. در این گفتگو  نیز با گفتن این که من پارسی گرا و ناسیونالییست نیستم و لیبرالم، کار را ویرانتر کرده اید. توهین و افترا بر میراث فرهنگی یک ملت در کجای لیبرالیسم جای دارد؟ و چه منافاتی میان لیبرالیسم و ملی گرایی وجود دارد؟

جناب دکتر زیبا کلام، مواضع جنابتان در دفاع از حقوق ملت ایران ستودنی است، ولی قرار نیست اگر یک کُت به آن ها می دهید، یک دست از آن ها بگیرید. بگذارید یاداوری کنم که کوروش پیامبر ، بنیانگذار یک پادشاهی خردمند، انسان دوست و رفاه گرا بوده و از همین روی نیز «هخامنش» نامیده شده است. این مزخرفاتی  راکه در باره ی «هخا» و «هخامنش» شنیده و خوانده اید، فراموش کنید.معنی  هخا در فارسی، دوستدار، پرستنده و پرستشگر است، و «منش» هم به دو معنی «انسان» و «خرد» بکار رفته است. پس هخامنش به معنی دوستدار انسان و یا دوستدار خرد است.کوروش پیامبر صدها سال پیش از شکل گیری  فرهنگ یونانی بنیانگذار این سلسله بود.

آیا این موجبات سربلندی ایرانیان نیست که در جهان پر از خرافه و بت پرستی چند هزار سال پیش ، خدایی یگانه از سو ی کوروش تبلیغ گردد؟ آیا کنار نهادن بت ها از سوی کوروش نباید مورد اعتماد ما ایرانیان باشد؟ آیا امروزه روز که ملل متحد، منشور کوروش را نخستین اعلامیه ی حقوق بشر خوانده و آن را بر سر در ساختمانش گذاشته، برای ما مایه سربلندی نیست و چه تباینی با اسلامیت و ایرانیت شهروندان دارد؟ آیا این که یونسکو، پاسارگاد را بخشی از میراث بشری و آرامگاه کوروش را «زیارتگاه جهانی» یاد کرده، نباید موجبات افتخارمان باشد؟

جناب دکتر زیبا کلام، نیک می دانید که کوروش دستکم 1000 سال پیش از اسلام بوده است؛ پس مقایسه بین این دو نیز بی اعتبار است. ولی بدانید، ملت ایران در 1400 سال گذشته، هیچگاه میان اسلامیت و ایرانیت خویش منافاتی ندیده اند. آنان هم به پیامبر(ص) فخر دو  عالم و خاندان و یاران پاکش، دلبسته و وابسته بوده اند و هم به تاریخ و ملیت خویش مفتخرند، آنان نیک این دو ستون فرهنگی را پاس داشته و بر آن تکیه داده اند، بیایید ما روشنفکران مکوشیم که یکی از دو ستون را از زیر این بنای فرهنگی استوار و کهن بیرون کشیده و خالی کنیم.

فرموده‌اید: «شما اگر از دانشجویان من سوال کنید که آقای زیباکلام عید نوروز  را به شما تبریک می‌گوید، یک دانشجوی من نمی‌گوید که این ‌گونه است، زیرا از نظر من فقط عید قربان و عید فطر است. دو عیدی که رسوالله بزرگ دانسته‌است». (نقل از خبرگزاری فارس، 24/3/1390). جناب دکتر، با پوزش، بازهم به بیراهه رفته‌اید، با این تفاوت که اکنون نه تنها 80 میلیون ایرانی مورد وهن شما قرار گرفته‌اند، که جغرافیای گسترده‌ی نوروز را نشانه گرفته‌اید: از ایران و افغانستان، تا تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی،‌ چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان را هم که نوروز را جشن گرفته و تعطیل رسمی می‌کنند مورد توهین شما قرار گرفته اند؛ جمعیتی حدود 500میلیون شهروند جهان . من درباره‌ی نوروز سخن‌ها دارم که به هنگامش طرح خواهم کرد. ولی اکنون با اجازه‌ی جناب شما،‌ و با کمال احترام ، به نقد کوتاه سخنانتان درباره‌ی نوروز می‌پردازم.

البته به شما نوید می‌دهم که در مخالفت با نوروز تنها نیستید. ابوحامد محمد غزالی در کیمیای سعادت در صفحه‌ی 407 نوشته‌است: «اظهار شعار گبران حرام است، بلکه که نوروز و سده باید مندرس شود و کسی نام از آن‌ها نبرد. و … » ، گویا آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی نیز پس از انقلاب اسلامی فرموده‌اند: «امیدوارم عید غدیر ، جای نوروز را بگیرد» (نوروز نیوز و نیز رادیو زمانه). همچنین قطب‌الدین راوند (متوفی 573) در کتاب لُب اللباب از قول رسول‌الله (ص) آورده‌است: «دو روز را برای شما جانشین دو روز کردم، عید فطر و قربان را به جای عید نوروز و مهرگان». همچنین از علمای بزرگ اهل سنت، بخاری (م. 256 ق.) در التاریخ الکبیر آورده‌است: «ایوب ابن‌ دینار گوید: علی (ع) هدیه‌ی نوروز را نمی‌پذیرفت». به هر روی ناقدان و مخالفان احادیث نوروزی و نوروز بسیار نیستند، و بیشتر اسناد آن‌ها  نیز از دیدگاه علم الرجال بسیار ضعیف و متناقض است.

ولی شگفت است که شما شهروند کشوری هستید که آغاز سالتان هنوز نوروز است؛ با مردمی زندگی می‌کنید که از اسفند ماه در تدارک این جشن‌ هستند و شگفت‌آور آن‌که جهان و نماینده‌اش ملل متحد نیز آن را پذیرفته و تعطیل رسمی و جشن اعلام کرده‌است. رییس جمهور بزرگترین قدرت کنونی جهان، در آغاز این روز پیام می‌دهد و مراسمش را در کاخ سفید با هفت‌سین برگزار می‌کند. ولی اگر قصد دارید وارد چرخه‌ی دین و احادیث شوید ،باید بگویم که اصل نوروز و آداب و مراسمش آن ‌چنان در امامیه دارای اسناد قوی و معتبر است که شما و دیدگاهتان و پشتیبانانتان در برابر آن پر کاهی بیش نیستید؛ از جمله این‌که آداب نوروز در کتب حدیثی و فقهی از شیخ‌الطائفه در میان عالمان شیعه تا کنون رواج داشته‌است. از جمله:

شیخ طوسی (م. 460) در مصباح المجتهد، ابن ادریس (م. 598) در اسرائر، یحیی بن سعید (م. 589) در الجامع للشرائع، شهید اول (م. 786) در القواعد و الفوائد، الدروس و البیان و الذکری و اللمعه، هم چنین ابن فهد (م. 841) در المهذب البارع، محقق کرکی (م0 96) در جامع المقاصد، شهید ثانی (م. 966) در المسلک، و شرح اللمعه، محقق اردبیلی (م. 933) در مجمع الفائده و البرهان، شیخ بهایی در جامع عباسی و الحبل المتین، فاضل هندی (م. 1137) در کشف اللعام، شیخ یوسف بحرانی در الحدائق الناصره، کاشف الغطا (م. 1228) در کشف الغطا، نراقی (م. 1265) در مستند الشیعه، صاحب جواهر (م. 1266) در جواهرالکلام و شیخ انصاری (م. 1289) در کتاب الطهاره در مورد آداب نوروز سخن‌ها گفته‌اند. پس اصل آن را نیز پذیرفته‌اند و در مورد فروعش نیز سخن‌ها گفته‌اند.

جناب دکتر زیباکلام، از این‌ها که بگذریم (و می‌دانم شما را در این مباحث راهی نیست)، دستکم از این‌که شما در این زمینه‌ها مفتی و مرجع مردم نیستید، از خدای سبحان سپاسگذارم؛ هر چند که می‌دانم اگر مرجع اعظم آن‌ها هم بودید، مردم گوش به مواضع و فتاوای مفتی اشان نمی‌دادند. چنان‌که چند صد سال سخت‌گیری شدید و اسفناک امویان و عباسیان با ابزار ده‌ها تنگنای سخت ، همچون برقراری جزیه ،  برای  تعطیل کردن نوروز و مهرگان را نادیده انگاشتند و آن را تا امروز و فردا و فرداهای دیگر پاسداشته و خواهند داشت.

 

امیدوارم این پند همکارتان را پذیرفته و نوروز 1397 را برای نخستین بار به خانواده، همکاران و دانشجویانتان مبارک‌باد بگویید؛ در این مورد اوباما مفتی بدی برای شما نیست.