
سیاه و شبه جزیره کریمه که تا اواخر قرن نوزدهم در قلمرو نفوذ امپراتوری عثمانی بوده است، بازگشت. اما بعد از تحولات منطقه خاورمیانه و بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه به تدریج مسائلی مطرح شد که روابط دو کشور را تیره و تیرهتر کرد. ترکیه در اردوگاه غرب قرار گرفت و در طرحهای عربی و غربی شرکت کرد و به ویژه در جریان سوریه، ترکیه برخلاف همه توافقات و روابط گذشته با دولت سوریه به مخالفین پیوست و به مرکز جریانهای مخالف و نیروهای برانداز و ارتش مخالفین در مقابل دولت سوریه تبدیل شد. این رویکرد از نگاه روسها بهشدت بدبینانه ارزیابی شد. از این جهت که ترکیه با این اقدامات نه تنها یک متحد سنتی و دیرینه روسیه را به چالش طلبید -که این متحد دیرینه محل تنها پایگاه دریایی روسیه در خارج از مرزهای این کشور هم هست- بلکه آنچه برای دولت روسیه بسیار اهمیت دارد این است که چنانچه دولت ترکیه بتواند در پروسه سقوط دولت سوریه نقش مهمی بازی کند، طبیعتا قدرت ترکیه در معادلات آینده خاورمیانه افزایش پیدا خواهد کرد و این افزایش قدرت به نوعی در میانمدت و بلندمدت ترکیه را رقیب روسیه هم خواهد کرد. به عبارتی، نقش ترکیهیی که قبلا به وسیله موازنه سوری ـ ترکی توسط روسیه کنترل میشد، اگر دیگر توسط این موازنه قابل کنترل نباشد و این موازنه بر هم بخورد، نه تنها در خاورمیانه بلکه در منطقه مجاور روسیه، در قفقاز جنوبی و منطقه جنوبی روسیه هم افزایش پیدا خواهد کرد و تاثیرات جدی بر حوزه ارمنستان خواهد داشت. لذا دولت روسیه بهشدت نگران این مساله شده و این مقدمهیی برای برای تشدید تنشها میان دو کشور شده است. دولت روسیه تلاش کرده که از دولت سوریه حمایت کند تا این موازنه به هم نخورد. مثلث ترکی - غربی- عربی بهشدت به دنبال آن است که معادلات منطقه را به هم بریزد و طبیعتا چنان چه این اتفاق بیفتد، فشارها بر جمهوری اسلامی ایران نیز افزوده میشود و روسیه از بابت این فشارها بر ایران و نیز فشارهایی که بعدا بر ارمنستان وارد خواهد آمد بهشدت احساس نگرانی میکند. روسیه در درجه اول میخواهد ساختار حکومتی فعلی در درون سوریه تا آنجا که ممکن است حفظ شود و در مرحله بعد.
هر تحولی در درون این ساختار صورت بگیرد و نه از بیرون. به عبارتی روسیه لزوما مخالف تغییر در سوریه نیست. اما آنها میخواهند در این پروسه تغییر و اصلاحات تدریجی صورت بگیرد و در این پروسه تغییر روسها نقش داشته باشند. حتیالامکان جلوی اقدام نظامی ناتو را بگیرند و اجازه ندهند که ناتو یک تجربه دیگر از دخالت نظامی در امور داخلی کشورها را تکرار کند. روسها امیدوارند در این تغییر تدریجی منافع و ملاحظات روسیه هم تا حد ممکن لحاظ شود. از همه مهمتر اینکه در این پروسه ترکیه نقشآفرین اصلی نباشد. شاید نگرانی اصلی روسها این باشد. علاوه بر این روسها نگران قدرت گرفتن اسلامگرایان سلفی در سوریه هستند. روسها معتقدند میتوانند با طرف غربی در این زمینه به توافقاتی رسید که حکومت آتی سوریه در دست اسلامگرایان سلفی نیفتد که در این صورت، پیامدهای خطرناکی برای روسیه در پی خواهد داشت.
استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل روسیه