پُل گوبل
ارمنستان، به رسمیت شناختن حاکمیت باکو بر قراباغ به شرط کنترل دوفاکتوِ روس‌ها

۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۱
ارمنستان، به رسمیت شناختن حاکمیت باکو بر قراباغ به شرط کنترل دوفاکتوِ روس‌ها

ممکن است گفته شود مهم‌ترین پیامد جنگ ۴۴ روزه قراباغ نه پیروزی باکو بر ارمنیان، بلکه بازگشت نظامیان روس در شکل نیروهای صلح‌بان به منطقه است.

به نظر می‌رسد نتیجه پیشرفت در مذاکرات صلح ایروان و باکو چنان باشد که مسکو بتواند موقعیت خود را در ارمنستان بازیابی کند، اهرم فشار خود بر باکو را نیرومندتر سازد، و غرب را از هرگونه بحث درباره قراباغ در آینده محروم گرداند. ظاهر امر اینگونه است که با حضور نیروهای روس، هدفی که سالها بود غربی‌ها دنبال می‌کردند ــ یعنی به رسمیت شناختن مرزهای ۱۹۹۱ توسط ارمنستان ــ سرانجام به نتیجه رسیده‌است. اما در واقع، این هدف به قیمت حضور نیروهای روس در قامت اشغالگر محقق شده است. اما دقیقا به همین علت‌هاست که منازعه بلندمدت بر سر قراباغ به پایان نرسیده است، زیرا ممکن است محور منازعه از خصومت باکو و ارمنستان به خصومت این دو کشور با روسیه منتقل شود. در نتیجه، شاید مسکو بیش از آنچه انتظار دارد به دست آورد، از دست بدهد.

بنیامین پوگوسیان رییس مرکز پژوهش‌های استراتژیک سیاسی و اقتصادی در ایروان همه این احتمالات را در مصاحبه‌ای مهم با وادیم دابنف مورد بحث قرار داده است. به گفته او، ارمنستان تحت فشار از سوی مسکو و غرب، شاید به صورت دو ژور (حقوقی) تعلق قراباغ به باکو را به رسمیت بشناسد و بنابراین، امیدوار به تحدید و مشخص‌سازی مرزها میان «ارمنستان و جمهوری آذربایجان» باشد. اما ارمنستان احتمالا تنها به شرطی تن به این امر دهد که قراباغ به صورت دو فاکتو (عملی) تحت کنترل روس‌ها قرار بگیرد. این راه مطلوب نیست، اما به ارمنستان و ارمنیان فرصتی می‌دهد تا هرگونه حمله گسترده باکو علیه منافع ارمنیان را مادامی که بحث درباره خودمختاری قراباغ در جریان است، مهار کنند.

به گفته این تحلیلگر، اخیرا پاشینیان اعلام کرده است که «جامعه جهانی به ارمنستان می‌گوید که باید استقلال ناگورنو-قراباغ را فراموش کند و به خودمختاری آن تحت حاکمیت باکو تن دهد». پشت واژگان نخست وزیر ارمنستان این حرف نهفته است که اگر ایروان تحدید مرزها و خودمختاری قراباغ را نپذیرد، دیر یا زود باکو حمله نظامی دیگری برای گرفتن باقی این سرزمین انجام می‌دهد و جامعه جهانی نیز کنار می‌ایستد و به ارمنستان می‌گوید ما که گفته بودیم اگر طرح غرب را نپذیری چه می‌شود.

اما پذیرش این طرح، به معنای عقب نشستن ارمنستان از موضعی است که از ۱۹۸۸ حفظ کرده و نتیجه آن به خطر انداختن جان ۱۰۰ هزار ارمنی قراباغ است مگر آنکه آنها را تحت حمایت نیروی دیگری قرار دهد. تنها نامزد موجود برای این حمایت، صلح‌بانان روس هستند. این انتخاب موجب می‌شود که غرب در وضعیت ناخوشایندی قرار بگیرد: ایالات متحده و اتحادیه اروپا می‌خواهند منازعه به پایان برسد، اما همزمان خواهان کاهش نفوذ روس‌ها هستند. اما روس‌ها هر چه بیشتر غربی‌ها را نادیده می‌گیرند. به یاد بیاورید که روسیه اعلام کرد که منازعه ارمنستان و باکو توسط فرستاده ویژه مسکو رسیدگی می‌شود، نه از سوی گروه بی‌خاصیت مینسک.

تا زمانی که ارمنستان به شرکت در مذاکرات ادامه می‌دهد و نیروهای روس در قراباغ مستقرند، بعید است باکو دست به حمله نظامی بزند. اگر ارمنستان تعلق دو ژور قراباغ به باکو را به رسمیت بشناسد، مسکو راهی می‌یابد تا نیروهای خود را برای مدت زمانی طولانی در منطقه نگه دارد. به گفته پوگوسیان، این شرایط که ارمنستان به صورت دو ژور تعلق قراباغ به باکو را بپذیرد اما به صورت دو فاکتو قراباغ تحت کنترل روسیه باشد، چیزی شبیه وضعیت آبخازیا و اوستیای جنوبی میان سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۸ است. البته آنچه پوگوسیان به آن اشاره نمی‌کند آن است که روسیه سرانجام بازی را عوض کرد و با تهاجم گرجستان و دو منطقه جدایی‌طلب را به عنوان سرزمین‌های مستقل به رسمیت شناخت. واقعیتی که بسیاری در باکو و در غرب از آن مطلع‌اند.

بعضی دیپلماتها معتقدند که برای باکو هم فرقی نمی‌کند که چه کسی قراباغ را در کنترل داشته باشد، هرکسی غیر از ارمنستان باشد. بنابراین باکو با ترتیبات فوق‌الذکر موافقت می‌کند. اما برخی نیز در باکو اوضاع را به گونه‌ای دیگر می‌بینند. آنها روسیه را به چشم اشغالگر نامشروع نگاه می‌کنند و خواهان بیرون راندند روس‌ها هستند. بنابراین احتمالاتی هم وجود دارد که سبب نزاع‌های تازه‌ای میان نیروهای باکویی و روسیه در آینده گردد.

منبع: بنیاد پژوهشی جیمز تاون